دستورالعملی درباره قرائت قرآن در هر روز هست که طبق آن بهتر است بیشتر از ده جزو قرآن تلاوت نشود،آیه قرآن 105 سوره توبه میفرماید:"سیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون..."که بیان نکته ای فنی در تلاوت قرآن هم هست که ممکن است با آن سه برابر شدن عمل یک ختم قرآن هم هر روز انجام داد.
بسم رب الشهداء والصدیقین
کتابی که مطالعه آن مرا یاد سومین مرحله استقامت در کتابهای خواجه عبدالله انصاری می انداخت(...شهود تقویمه عز اسمه...)،درباره دو تن عالم شهید و شهیر جبل عامل لبنان بود و پیوندها بین مکتب خراسان،شیخ بهایی و علمای جبل عامل در کنار هم .خداوند ایشان را غریق رحمت بفرماید.
خیلی خوب است تألیف کتابهایی در این سطح جهت کشف توانمندیهای کودکان در آینده که ثمر بخش هم هست.👏
امروزه روانشناسان در تایید عشق به ابزار جهت رفع بیماری روانی از جمله ابزار فلسفه ایراداتی دارند.این مطلب که تعاریفی مایوس کننده از یک ابزار بمنظور شناسایی عمومی آن در ساحت فکر وجود دارد تنها به تضعیف آن نمی انجامد،بلکه شگفتی کاربرد همین ابزار را در درمان بیماری مثلا به چشم میکشد.مهم این است:گروهی فلسفه را بزرگ می پندارند و گروهی کاری با آن ندارند اما بعنوان یک ابزار تسلی بخش دردها میتوان به آن اعتماد کرد.
مطالبی به زبان روانشناسی اجتماع در کتاب آمده که ریشه در معرفت ما هم دارد ،آز جمله در بخش ششم به رویکرد متوجه شخص اشاره میکند و از مزایا و معایب آن ذکر میکنند،از جمله مزایا:عینی،پیچیده و متباین بودن آن و معایب حجم نمونه بالا،نا آشنایی با رویکرد و بی معنایی نظری نتایج هستند.این در مقابل رویکرد متوجه متغیر مطرح میشود.
امروزه فلاسفه به میانجیگری بین دو گروه معماران و فیزیکدانها بر اهمیت بزرگ بودن فکر تاکید میکنند و بعنوان شاهدی بر مدعای خود از وجود فرمولی که درباره وحدت بخشیدن به اندیشه و هستی در فکر فلسفی هر فردی ممکن است به آن برسد صحبت میکنند.پس بنابراین بنیانهای فکری و عملی میتوان تکلیف مفاهیم مشخصی را تعیین کرد هر چند دم دستی و با محاسبه سرانگشتی.
فلسفه ترکیبی از دو کلمه فیلو بمعنی محبت و سوفی بمعنی شناخت است؛معمولا افراد سطح بالاتر معنوی نسبت به زیردستان شناخت دارند و افراد پایین تر نسبت به افراد سطح بالا محبت دارند و این صفحه ای را به ذهن متبادر میکند که بالا و پایین دارد؛همین صفحه ذهنی مبنای نظریه دولوز و گوتاری در این کتاب در تعریف فلسفه است.
مجموعه نظرات منطقی از ابن سینا و ملاصدرا گرفته تا صاحبان کرسیهای منطق کنونی درباره موضوع کتاب در اینجا آمده است.
برنامه ریزی با روشهای مختلف در اینجا بیان شده،کنترل پروژه بهمراه چک لیستها که ابزار کنترلی هستند ،و نمودارهای پیشرفت پروژه همراه با مثالها آمده اند.
کتابی که به پیشباز جریانهایی که در شناسایی علم غربی از راه ترجمه آثار مخصوصا آثار روان-تنی که نشانه های آن اکنون در جامعه هویدا میشود رفته و از این جهت تلاشی مثمر ثمر خواهد بود.
کتابی مشحون از اطلاعات شهری مورد نیاز برای طراحی مبادی ورود به شهرها که در اینجا مختص به شهر بجنورد است و سعی دارد کیفیت ورود و خروج از این شهر را که دروازه شمالی زائران هم هست توجیه کند،مساله ای باز که جای تحقیق در این مسائل شهری را میگشاید و شایسته است بعنوان نمونه موفق در شناسایی گزینه های طراحی شهری به آن توجه شود.
عنوان کتاب یادآور حدیثی از امام علی(ع):"دلت را با موعظه(و حکمت)زنده بدار و با زهد ورزیدن بمیران".
علاوه بر کتابهایی که آقای باقری شادمان بر این کتاب از این نویسنده نقل میکنند کتاب نظریه تحلیلی اعداد هم که دوجلدی است اثری فاخر است (که مخصوصا جلد دوم آن برای تحقیق در قضیه آخر فرما هم مناسب است).
درباره دکتر ایرج اعتصام که مدت زمان اندکی از رحلت ایشان میگذرد از بعد معماری منظر میشود از این کتاب استفاده کرد،چون دانستن انگاره های پیشینی که در زندگی و بیانات معماران منظر هست تاثیر خود را بر اثر آنها بطور مرئی به ظهور خواهد آورد.ضمن بیان این نکته که حضور ایشان در همایشهای بین ملل مختلف از جمله هندوستان-ایران نشانگر توجه به جنبه های موثر در شکل گیری معماری منطقه است.
پدیده شهری از طریق زمان خود را به زندگی متصل میکند واین تاثیر بر اجزای معماری خرده فضا ها هم موثر میشود.اما در بعد زمان هم میتواند به مدتی مشابه با کل دوره معتقد بود؟ این نحوی مهندسی است که در بعضی جاها با نظریات فیزیکی سازگاری بیشتری یافته ولی به نحو بسیط در همه جا قابل درج است.
اینکه گذرگاه ماده به روی انسان بسته است او را در توجه به معنا استوار میکند؛ضمن اینکه کتابهای دیگر باشلار حاوی حسی شاعرانه نسبت به سنگ و آجر که اشکالی مثل طاق و طرنب را پذیرفته اند میشود به نگاه خیره شده او به آتش و آب خیال انگیزی را تلفیق میکند.شاید شعبه ای در درک کلام آفریننده که مبدأ آن را در خیال (صادقانه)میدانند در اطراف سراغ داشته باشیم که به سبب ریشه ها با هندسه معنا پیوند دارد.
هرکسی که کهنه ای ندارد نویی هم ندارد؛این اصلی در زندگی است.با اینکه سبک زندگی با تلاش آلفرد آدلر از روانشناسی جدا شده ولی هر قومی که ریشه های آن را بعنوان سنت در خود نیافته از تحلیل درست این پدیده هم در میماند.پس سبک زندگی قابل اصلاح است و با توجه به ریشه ها باید از آن حفاظت کنیم.