شوهرآهو خانم نخستین اثرعلی محمد افغانی است که وی طی سالهای 1333 تا 1338 در زندان آن را نوشت. افغانی بعد از آزادی با هزینه ی شخصی خود اقدام به چاپ آن کرد و در همان سال جایزه ی بهترین کتاب سال را از آن خود کرد. اثر به طور کلی به موقعیت و جایگاه زنان طی سال های 1313 می پردازد. این اثر را می توان نخستین اثر فمنیستی ادبیات ایران به حساب آورد. از مشخصه های نثر این کتاب تصویر سازی و شخصیت پردازی همراه با جزییات دقیق است. شوهر آهو خانم داستان زنی سنتی و سربراه و منکوب جامعه ی مرد سالار است که موقعیتش در خانه با آمدن زنی سرکش و مدرنتر تهدید می شود. کتاب با قدرتی تمام واقعیت هایی را که زنان لایه های پایین جامعه با آن زندگی می کنند را تصویر می کند و همچنین نکوهشی است نسبت به آئین چند همسری. شخصیت پردازی ظریف آن، فضاسازی دقیق و قلم قدرتمند علی محمد افغانی شوهرآهو خانم را به یکی از محبوب ترین کتاب های معاصر ادبیات فارسی تبدیل کرده است.
علیمحمد افغانی در شوهر آهو خانم نشان میدهد که نویسندهای است تیزبین که حرکات زن و مرد و کودک و حتی سگ و گربه را به خوبی میبیند. از اختلافات آسیابان و نانوا تا دعوی دو هوو و کتککاری زن و شوهر، همه را میتواند چنان توصیف کند، که خواننده صحنه را پیش چشم خود مجسم ببیند، از اسرار زنان و عوالم کودکان خبر دارد. در هر گوشه از زندگی میتواند زیبایی را ببیند و آن را با قدرت تمام ستایش کند، آدمهای او آدمهای واقعی هستند که در هر کجای داستان پیدا شوند و گوشهای از شخصیت آنها باز نموده شود. این گوشه با گوشههای دیگر که در جاهای دیگری دیدهایم، چنان جفت میشود که از مجموع آنها آدم کامل و صحیح پدید میآید
کتاب شوهر آهو خانم اثر علی محمد افغانی، یکی از بهترین رمانهای فارسی در پنجاه سال اخیر است. ماجراهای این کتاب سرگذشت یک یا چند تن و حوادث آن، وقایع روزانه یک یا چند شهر نیست، بلکه تمامی روزگار ما و ماجراهای زمانه همچون شط پهناوری در آن جاری است، و اهمیت این رمان در همین است، در این که همچون آیینه چهار بعدی عظیمی خصوصیات برجسته روزگار ما را منعکس ساخته است.
رمان شوهر آهو خانمنوشته علی محمد افغانی، نخستین بار در مهر ماه سال 1340 با سرمایه خود مؤلف انتشار یافت، و در اندک زمانی به حجم قطور نزدیک به 900 صفحه و گستردگی موضوع و توانایی نویسنده در طرح خُلق و خوی عامه مردم، به عنوان یک رمان اجتماعی و اثر بزرگ هنری شهرت خاصی پیدا کرد، چنانکه در فاصله یکسال بهچاپ دوم رسید.
نویسنده در این داستان از زندگی مردم عادی اجتماع ما تراژدی عمیقی پدید آورده، و صحنههایی پرداخته است که انسان را به یاد صحنههای آثار بالزاک و تولستوی میاندازد و این نخستین بار است که یک کتاب فارسی به من جرأت چنین قیاسی را میدهد.
نویسنده ی این کتاب با اشاره به محبوب بودن وقایع زندگی مولانا برای دوست دارانش، اذعان دارد که کتاب او نیز قطره ای است در دریای بیکران برداشت ها از شخصیت و سیر و سلوک مولانا. آنچه بیش از همه مد نظر نویسنده برای نگارش کتاب بوده، بسط دادن جنبه های والای حیات این عارف و ترسیم دقیق تری از فضای اجتماعی و فرهنگی بوده که مولانا را در دامان خود پرورانده بود. او که این کتاب را با هدف آشنایی بیشتر مخاطبین غیرایرانی و خارجی با این چهره ی بزرگ عرفان و ادب پارس به رشته ی تحریر در آورده است، تاکید می کند که کتاب به وقایع تاریخی آن عصر و دوره وفادار بوده و داستان پردازی های شخصی او برای خواندنی تر شدن اثر و تلطیف حقایق تاریخی و بدون اینکه خدشه ای به آن ها وارد شود انجام شده است. از جمله داستان هایی که در کتاب به آن پرداخته شده، شرح دلدادگی مولانا به گوهرخاتون می باشد و آشنایی او با شمس که جز جدا ناپذیر زندگی جلال الدین محسوب می شود.
بسیاری از افرادی که با اشعار و حکمت مولانا آشنا می شوند، بعد از مدتی این تمایل را پیدا می کنند که با زمینه های زندگانی این انسان والا و عارف وارسته نیز آشنا شوند. اما پیدا کردن منابع پژوهشی و تاریخی مناسب و پیوند زدن آن با آثار مولوی و حفظ توارد و توالی های وقایع ممکن است کاری طاقت فرسا و برای خیلی از افراد خسته کننده باشد.
در این میان بهمن شکوهی، نه تنها جنبه های تاریخی مربوط به زندگانی مولانا جلال الدین محمد بلخی را مورد تحقیق و پژوهش قرار داده، بلکه آن را افسانه وار بیان کرده و لباس ادبیات و قصه را به آن پوشانده است. رومی، کتابی است که شرح حیات پر فراز و نشیب مولانای عارف را از بلخ آغاز کرده و به دنبال سیر وسلوک های عرفانی و عاشقانه ی او تا قونیه می رود.
جلالالدین محمد بلخی، شاعر و عارف بزرگ ایرانی است که در فاصلهی سالهای 604 تا 672 هجری قمری میزیسته است. مولانا در بلخ و در خانوادهای عارف به دنیا میآید. پدر او مردی خطیب، واعظ و عارفمسلک است که به سلطان العلما شهرت دارد. پس از حملهی مغول، آنها دیارشان را ترک میکنند و به شهر دیگری میروند. مولانا چند سال بعد به دعوت پادشاه سلجوقی به قونیه میرود و تا آخر عمر همانجا میماند، و به خاطر زندگی در همین شهر است که به رومی معروف میشود. زندگی رومی اما فرازونشیب زیادی دارد و حوادث مختلفی را به خود میبیند. او در حدود نوزدهسالگی با گوهر خاتون ازدواج میکند و در بیستوچندسالگی پدرش را از دست میدهد. با مرگ پدر و بنا به خواست او، مولانا کار پدر را بر عهده میگیرد و در همان مسیر او گام میگذارد. همین باعث میشود به عرفان و تصوف بیشتر علاقهمند گردد و تلاش کند اصول آنها را فرا بگیرد. چند سالی به شهرهای مختلف میرود و در محضر بزرگان آموزش میبیند تا عاقبت دوباره به قونیه بازمیگردد؛ اما بزرگترین اتفاق زندگی او در سیوهفتسالگی رخ میدهد؛ رومی شمس تبریزی را ملاقات میکند و چنان شیفتهی او میشود که تمام زندگیاش دستخوش تحول میگردد. از آن پس مولانا وعظ و درس را رها میکند و به شعر و سماع روی میآورد. مدتی کوتاه پس از آن، شمس ناگهان قونیه را ترک میکند و مولانا را در بُهت و تنهایی میگذارد. مولانا هرچه تلاش میکند و به هر شهری میرود، نشانی از شمس نمییابد. با این همه سعی میکند حرف و کلام او را دریابد و به آن وفادار بماند. او سی سال پس از این واقعه، اشعار زیادی از خود بهجای میگذارد که از جاودانهترین اشعار فارسی و بزرگترین شعرهای دنیا هستند.
خاطرات سمیر قنطار «سمیر قنطار» قدیمیترین اسیر لبنانی دربند رژیم صهیونیستی 20 جولای 1962 در روستای دروزی نشین «عیبه» از توابع استان «جبل» لبنان به دنیا آمد. در سال 1979 میلادی طی یک عملیات ضد صهیونیستی در شهر صهیونیست نشین «نهاریا» به اسارت درآمد و در لبنان «سردار اسرا» لقب گرفت. سمیر قنطار در تاریخ 22 آوریل 1979 درحالیکه تنها 17 سال داشت به همراه سه تن از اعضای گروه فلسطینی «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» به شمال اراضی اشغالی نفوذ کردند و به محل اقامت یک نظامی برجستهٔ صهیونیست به نام «دانی هاران» در شهرک نظامینشین «نهاریا» حمله کردند و در اقدامی متهورانه پس از کشته شدن جمعی از نظامیان او را ربودند. در همین زمان با نیروهای پلیس مواجه و با آنان درگیر شدند که در جریان این درگیری ژنرال یوسف تساحور فرمانده نیروهای شمالی ارتش اسرائیل را تا حد مرگ قطعی مجروح کردند. در این درگیری پس از شهادت دو تن از یارانش وی و احمد مهند از سوی نیروهای پلیس رژیم صهیونیستی دستگیر شدند. سمیر قنطار و احمد مهند در تاریخ 28 ژانویه 1985 از سوی دستگاه قضایی رژیم صهیونیستی به پنج بار حبس ابد و نیز 47 سال شش ماه حبس محکوم شدند با وجود آزادی احمد در سال 1985 وی پس از تحمل بیش از سی سال زندان در 16 ژوئیه 2008 میلادی و در تبادل جنازه دو سرباز اسرائیلی اسیر شده در جنگ اسرائیل و لبنان (2006) بین اسرائیل و حزبالله لبنان، به کشور لبنان تحویل داده شد. شاید بیان خاطره شفاهی، برای گوینده آن نوعی تخلیه خاطر بوده باشد، اما برای کسی که به عنوان یک گزارشگر و یا مورخ پای صحبت خاطرهگو مینشیند، هر صفحه از آن خاطرات، کشفی جدید را در حوزه تاریخ و تحولات زندگی اجتماعی رقم میزند. نسبت خاطرهگو و مصاحبهکننده نسبت معدن با استخراجکننده آن است و هر قدر که معدن عظیمتر و دارای ذخایر بیشتر و بکرتر باشد، شوق و شعف صاحب معدن به مراتب بیشتر و عمیقتر خواهد بود. در سال 1389 پیشنهادی را مطرح کرده و پی گرفتم که در ابتدا چندان عملی به چشم نمیآمد: مصاحبه با سمیر قنطار، اسیر مشهور لبنانی که عده ای او را مارکسیست می دانستند چندان جالب به نظر نمیرسید. هنگامی که پیشنهاد را به طور جدی تری پی گرفته و مسئولان حوزه هنری را قانع کردم که سمیر قنطار حرفهای بسیاری برای گفتن خواهد داشت و لیستی از سؤالات از او را که حدود 25 مورد میشد تهیه کردم، حتی بعضی از دوستان لبنانی ما هم چندان باور نمیکردند که سمیر قنطار چیزی برای گفتن داشته باشد. اما من از ایدهام کوتاه نیامدم تا اینکه جناب آقای حمزهزاده رئیس انتشارات سوره مهر امید داد که این مصاحبه میتواند زمینهای برای ورود صاحب این قلم به موضوع تاریخ مقاومت باشد و با امید به خدا زیر بار هزینه و ریسک اجرای این برنامه رفتیم. هیچکس نمیدانست که سمیر چه حوادثی را دیده، چه اتفاقاتی در زندانهای اسرائیل بر سر او رفته و چقدر برای اسرائیل اهمیت داشته است و چرا سید حسن نصرالله که سمیر همیشه از او به نام سماحه القائد و یا سماحه سید یاد میکند صریحاً و رسماً اعلام کرد: «اگر ما از مزارع شبعا و کفرشوبا بگذریم از سمیر قنطار نمیگذریم. حتی اگر شما بگویید که او یک مارکسیست است.»
کتاب حقیقت سمیر نوشته یعقوب توکلی است. این کتاب مصاحبه نویسنده با سمیر سامیقنطار است. کتاب حقیقت سمیر را انتشارات سوره مهر برای علاقهمندان به ادبیات پایداری منتشر کرده است.
هنگامی که قرار شد نویسنده با آقای سمیر سامیقنطار درباره سرگذشت سیسال زندان او در اسرائیل به گفتوگو بنشیند هم سمیرقنطار و هم بقیه دوستانش تصور میکردند که خبرنگاری آمده و میخواهد ساعتی گفتوگو کند و تمام شود. امانویسنده در همان آغاز به سمیر یادآور شد که در جوانی کتاب گزارش محاکمات نلسون ماندلا رهبر فقید مبارزات آفریقای جنوبی را که مطالعه کرده است و همچنان صبر و استقامت ماندلا در ذهن و جانش زنده است هرچند آن موقع که او کتاب را خوانده ماندلا زندانی بود و الان که این متن را مینویسد ماندلا در قید حیات نیست به سمیر یادآور شد که در صورت حوصله در گفتوگو سرگذشت بسیار عجیب او میتواند برای تاریخ و جهانیان ماندگار باشد.
فرآیند سؤالات و مباحثه به گونهای چیده شد که خواننده در روند زمان قرار گیرد سمیر قنطار با حافظه بسیار دقیق با نظمی منطقی به این سؤالات جواب داد و روند تدوین نیز بر همین اساس شکل گرفت.
این اثر با کتاب «قصّتی» نوشته جناب آقای حسانالزین تفاوتهای اساسی دارد و نویسنده تلاش کرده است که حوادث جدی سیاسی و نظامی فلسطین و لبنان و تحولات آن را علاوه بر مسائل خاص خود سمیرقنطار مورد توجه قرار دهد که این مجموعه حاصل بیش از 50 جلسه مصاحبه نویسنده با سمیرقنطار است.
در این کتاب زیارت جامعه کبیرهکه از جهت مقام مهمترین زیارتها و ازجهت اهمیت بالاترین آنهاست و از نظر فصیح بودن و معنی، حکایت از منابعوحی میکند شرح و در خلال شرح دعا روایات ائمه درباره دعا بیان شده است.
آثار دو موریه با مضامین عاطفی و اجتماعی تالیف شدهاند و نوعی به هم آمیختگی عواطف انسانی و مسائل اجتماعی در آثار او، خوانندگان این آثار را به تحسین وا داشته است.
از این نویسنده تا به امروز بیش از بیست کتاب در سالهای گوناگون به فارسی ترجمه شده است که از میان آنها می توان به آثاری چون : «ربهکا»،«آنا»، «میکده جامائیکا»، «اسرار خانه ساحلی»، «کوهسار حقیقت»، «زنجیر عشق»، «حالا نگاه کن»، «بلاگردان» و «به عقب نگاه نکن» اشاره کرد.
از میان مترجمانی که آثار این نویسنده انگلیسی را به فارسی برگرداندهاند نیز میتوان افرادی چون مهدی افشار، فریدون حاجتی، صادق سالکی، سیروس پارسایی، سورنا مهرداد، عبدالرحم صدریه، داریوش شاهین، ناصر ایران دوست و حسن شهباز را نام برد.
این نویسنده انگلیسی در سال 1907 در لندن دیده به جهان گشود و در عمر هشتاد و دو ساله خود به یکی از نویسندهگان مطرح بریتانیا تبدیل شد؛ چندی پیش نیز بررسی مجدد آثار وی با در نظر گرفتن روانشناسی فرویدی و یونگی بر اهمیت این آثار در دیدگاه منتقدین افزود.
دوموریه پس از پایان تحصیلاتش به پاریس سفر کرد و در آنجا به نوشتن داستانهای کوتاه رو آورد. اولین رمان این نویسنده با نام «روح دوست داشتنی» در سال 1913 منتشر شد و در پی آن دو رمان دیگر نیز به قلم این نویسنده به انتشار رسید.
اولین رمان مطرح دو موریه با نام «یک تصویر» که به شرح زندگی پدرش اختصاص داشت و «میکده جامائیکا» در دهه 30 میلادی انتشار یافت و در پی آن رمان «ربهکا» در سال 1938 به قلم این نویسنده منتشر شد که به سرعت در رده برترین آثار جهان ادبیات قرار گرفت.
در زمانی که اسلام 73 فرقه شده بود، تفکرات و ادعاهای عجیب زیادی مطرح میشد. پیروان این فرقهها در مدینه و کوفه پراکنده بودند و رهبران آنها، خود را امام، پیغمبر و حتی خدا میدانستند.
این غالیان باتوجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران امامت امام محمدباقر(ع) و امام صادق(ع) سعی داشتند خود را برتر از این دو امام بزرگوار نشان دهند و مردم را مرید خویش کنند. پرداختن به زندگی فردی و خانوادگی امام در مواجهه با همسران، فرزندان، بستگان، دوستان، دشمنان، کنیزان، غلامان و... از ویژگیهای دیگر این رمان است و مخاطب را از نزدیک با رفتار و گفتار امام محمدباقر(ع) آشنا میکند. قابل ذکر است تمام گفتوگوهای امام براساس احادیث ایشان و روایات منقول از ائمهاطهار(ع) نوشته شده است. . این کتاب از مجموعه رمانهای انتشارات بهنشر در مورد زندگی ائمه معصومین(ع) است که به دبیری ادبی کامران پارسینژاد و دبیری تاریخی دکتر سعید طاووسی تولید این آثار ادامه دارد.
رمان مردی که همه چیز میدانست، نوشتۀ مریم بصیری است که انتشارات به نشر آن را منتشر کرده است. این کتاب، نخستین اثر بلند دربارۀ امام محمد باقر (ع) بر اساس مستندات تاریخی معتبر در حوزۀ بزرگسال است که نویسندۀ آن سعی کرده احادیثی که مربوط به دورۀ زمانی زندگی حضرت و وقایع زمان بوده را انتخاب و آنها را به منولوگ و دیالوگ امام با دیگران تبدیل کند. شیوۀ تدریس امام در آن دوران بیشتر مبتنی بر پرسش و پاسخ بود و با شیوههای آموزش امروزی فرق داشت. این دیالوگها در کلاسهای درس ایشان بیشتر استفاده شده است. زاویۀ دید در این رمان دانای کل غیر محدود است و هر بار یکی از شخصیتهای اصلی از دید خود داستان را روایت میکند.
اثر پیش رو در واقع نخستین رمان تاریخی است که به زندگی خانوادگی و اجتماعی امام محمد باقر (ع) و حوادث زمانۀ ایشان اشاره دارد؛ دورانی که رهبران فرقههای به ظاهر اسلامی که همگی برگرفته از کفر بودند، با سحر و حیلههای مختلف، مردم را فریب میدادند.
در کتاب «نویسندگان مشغول کارند» همراه با ده نفر از نویسندگان و شاعران بزرگ و مشهور قرن بیستم به پشت صحنۀ کارِ آفرینش ادبی میرویم و این ده نویسنده و شاعر، در پاسخ به پرسشهای گوناگونی که از آنها میشود، از موضوعات مختلف مربوط به کارشان سخن میگویند، مثلاً از اینکه چه علایق و سلایقی دارند، چگونه و در چه شرایطی و روزی چند ساعت مینویسند، آثارشان از کدام تجربههای واقعی زندگیشان مایه گرفته است و محیط و جامعهای که در آن زیستهاند چه تأثیری بر آنها و آثارشان گذاشته است، تلقی و تعریفشان از ادبیات و آفرینش ادبی چیست، چه نگرشی به جهان دارند، آثار ادبی محبوبشان کدام آثار است و از چه کسانی و چه آثاری تأثیر گرفتهاند و دیگر موضوعاتی که بهنحوی به ادبیات و کارِ آفرینش ادبی مربوط است.
هر مصاحبۀ کتاب «نویسندگان مشغول کارند» با معرفیای از کسی که با او مصاحبه شده و نیز ارائۀ زمینهای از فضا و حالوهوای مصاحبه آغاز میشود.
تی. اس. الیوت، خورخه لوئیس بورخس، عزرا پاوند، جیمز تربر، جان دوسپاسوس، ژرژ سیمنون، ویلیام فاکنر، رابرت فراست، میلان کوندرا و ارنست همینگوی شاعران و نویسندگانی هستند که مصاحبههای «پاریس ریویو» با آنها را در کتاب «نویسندگان مشغول کارند» میخوانید.
مروری بر کتاب «نویسندگان مشغول کارند»
وقتی نویسندگان و شاعران خود از تجربهها و شیوۀ کارشان میگویند این امکان فراهم میشود که بهطور بیواسطه وارد جهان آنها شویم و نهفقط با آنچه نوشته و منتشر کردهاند که با پشت صحنه و زمینههای خلق اثر ادبی هم آشنایی پیدا کنیم. کتاب «نویسندگان مشغول کارند» از جمله کتابهایی است که این امکان را در اختیار ما میگذارد.
ده نویسنده و شاعری که مصاحبههای «پاریس ریویو» با آنها در کتاب «نویسندگان مشغول کارند» آمده همگی از چهرههای ادبی شاخص قرن بیستم هستند و بر ادبیات مدرن تأثیری مهم گذاشتهاند. این ده نویسنده در مصاحبههایی که از آنها در کتاب «نویسندگان مشغول کارند» میخوانید هزار نکتۀ باریکتر از مو را درباب ادبیات و کار نوشتن با ما در میان میگذارند و ما را به اتاق کار خود میبرند و در فرایند خلق ادبی با خود همراه میکنند.
اخوت، چنانکه خودش در یادداشتی که بر ترجمۀ فارسی کتاب «نویسندگان مشغول کارند» توضیح داده است، در انتخاب گفتوگوهای «پاریس ریویو» برای ترجمه و انتشار در این کتاب به دو عاملِ آشنایی خوانندۀ فارسی زبان با نویسندگان و شاعرانی که با آنها مصاحبه شده و اهمیت و جایگاه ویژۀ آنها در ادبیات قرن حاضر توجه داشته است.
در کتاب «نویسندگان مشغول کارند» مطالبی خواندنی را دربارۀ شیوۀ کار تعدادی از نویسندگان و شاعران مطرح جهان و زندگی و تجربهها و عادتها و علایق و سلایق و دیدگاههایشان، از زبان خود این نویسندگان و شاعران، میخوانید.
کتاب «نویسندگان مشغول کارند» کتابیست هم جذاب برای خوانندگان ادبیات جهان و خصوصاً ادبیات قرن بیستم به اینسو و هم آموزنده برای کسانی که خود در کار آفرینش ادبیاند و تازه وارد این وادی شدهاند و دوست دارند از تجربههای آفرینشگران ادبی بزرگ و مشهور و موفق در این زمینه استفاده کنند و فوتوفن نویسندگی را از روی دست بزرگان بیاموزند.
کتاب «نویسندگان مشغول کارند» همچنین کتابی کارآمد برای درک بهتر آثار نویسندگان و شاعرانی است که گفتوگوهایشان در این کتاب ترجمه و منتشر شده است.
کتاب «نویسندگان مشغول کارند» بهگردآوری و ترجمۀ احمد اخوت
منتخبی از گفتوگوهای نشریۀ «پاریس ریویو» با گروهی از نویسندگان و شاعران مطرح جهان. کتاب «نویسندگان مشغول کارند: گزیدۀ گفتوگوهای پاریس ریویو» مجموعۀ ده گفتوگو از گفتوگوهایی است که نشریۀ «پاریس ریویو» در سالهای مختلف با تعدادی از نویسندگان و شاعران مشهور و برجستۀ جهان انجام داده است.
گفتوگوهای «پاریس ریویو» با نویسندگان و شاعران بهصورت مجموعهکتابهایی با عنوان اصلی Writers at Work: The Paris Review Interviews نیز در چندین مجلد منتشر شده است. آنچه از این گفتوگوها که توسط احمد اخوت در کتاب «نویسندگان مشغول کارند» گردآوری و ترجمه شده از مجلدات اول، دوم و چهارم این مجموعهکتابها انتخاب شده و فقط گفتوگو با میلان کوندرا در این کتاب برگرفته از شمارۀ تابستان 1984 نشریۀ «پاریس ریویو» است.
دنیا همیشه پستی و بلندی هایی دارد که همهی ما ناخواسته با آن رو در رو میشویم، بعضی ها به سلامت از آن میگذرند اما بعضی دیگر از تقدیر بد، در مردابش فرو میروند.
رمان برخواسته از خاکستر، به قلم مهلا نعمتی داستان زنی است به نام آهو، که در مسیر زندگی از ابتدا درگیر پستی و بلندی های بسیاری بوده و در میان اونفوان جوانی، درگیر عشق پسرعموی خود میشود اما در این مسیر ناملایمات بسیاری را تحمل میکند و برای ثبات عشق و وفاداری خود تاوان های سنگینی میپردازد، تاوانهای سنگینی که جای جبران زیادی ندارند.
داستان آهو، شاید داستان بسیاری از زنان سرزمینم باشد، زنانی که ناخواسته مورد تجاوز، خشونت، مرد سالاری و زن ستیزی قرار میگیرند.
داستان در ابتدا، از سرازیری های روان زندگی وارد برهه های سخت تر میشود و این شعار را در ذهن یادآور میشود (درست در جایی که گمان میکنی همه چیز بد پیش میرود، نوری از الهیت، دست هایت را به گرمی میفشارد و تقدیر روی دیگرش را نمایان میکند.
داستان فراز و فرودهای غیر قابل پیشبینی زیادی دارد که از یکنواخت شدن جلوگیری میکند و هر لحظه خط تقدیر بازی دیگر ورق میزند و خواننده تا لحظه ی آخر از پیشبینی آینده جا می ماند.