حیرت‌انگیز.
پر از درس و حماسه. یک کلاس اخلاق و یک کلاس مقاومت به معنای واقعی.
هنوز هم برایم درک کارهای بزرگ چنین نوجوانهایی، آن هم با فاصله کمی از زمان ما دشوار است.
کتاب را خواندم و به چندین نفر دیگر هم دادم تا آنها را هم در لذت چنین زیستنی شریک کنم. تا امروز 5 نفر آن را خوانده‌اند و من خوشحالم از اینکه سفیر این بزرگ مردان باشم. حتی به اندازه مطالعه یک کتاب.
کتاب را به پیشنهاد مسئول فروش نشر نیستان، و از توضیحاتی که در موردش داد انتخاب کرده و خریدم. با توجه به موضوعش که مورد علاقه ام بود بی صبرانه منتظر بودم تا کتاب‌هایی که در دست دارم تمام شوند و این کتاب را شروع کنم؛ به محض شروع اما، از سبک نگارش کتاب خوشم نیامد و بدجوری خورد تو ذوقم. طراحی نازیبای جلد نیز مزید بر علت شد تا بیشتر متاسف شوم و گمان کنم که موضوعی به این زیبایی و بکری و مقدسی با این نوع از کار، حیف شده است.
علاقه ام به فاطمه بنت اسد اما مرا پای کتاب نگه داشت؛ و شیوه روایت کتاب هر روز بیش از پیش مرا حیرت زده کرد و حالا که چند صفحه از پایانش مانده، ناراحتم که قرار است زمین بگذارمش و از حال و هوای یوکابد و آسیه و مریم و هاجر و فاطمه بیرون بیایم.
من همیشه کتاب هایی اینچنین شیرین را ناتمام می گذارم تا طعمش برای همیشه در وجودم باقی بماند.
باید بگویم شیوه روایت پرش‌گونه‌ی کتاب را بسیار دوست داشتم؛ پرش هایی که هر یک با اشتراکات یک داستان با داستان دیگر و گاه با تفاوت ها اتفاق می افتاد و حواست را جمع شباهت ها و تفاوت ها می کرد.
اتصال قهرمان های کتاب به یکدیگر بسیار زیبا بود و انتخاب آنها نیز.
داستانی پر از سفیدی و عشق و محبت که در آن سیاهی ها و ظلمها هرچند قدرتمند ظاهر می‌شوند اما در نهایت نابودند و نابودی شان به زیبایی به تصویر کشیده شده است.
طراحی جلد کتاب بسیار بیگانه است با آنچه که در درون دارد؛ درونی زیبا و شفاف با خیل عظیم تقدس ها که با یک تصویر نامانوس معرفی شده.
نهایتا اینکه چه خوب است که زندگی قهرمان هایمان این گونه برجسته و به آن پرداخته شود و چه قدر این روزها که کتاب میشل اوباما فروش میکند، جای چنین کتاب هایی خالی است.
