کلی بارن هیل (Kelly Barnhill) این رمان مسحورکننده را در سال 2016 منتشر کرد و به واسطهی آن شهرت و افتخارات بسیاری را به دست آورد.
شخصیت اصلی کتابِ دختری که ماه را نوشید! (The Girl who drank the moon) نیز یکی از همین نوزادان است؛ دختری به نام لونا که سرنوشتی متفاوت نسبت به دیگران دارد. جادوگر پیر اشتباهی به جای نور ستاره به او نور ماه میدهد و از آنجایی که نور ماه قدرت جادویی بسیار زیادی دارد، لونا به قدرت خارقالعادهای دست پیدا میکند. زان که نگران قدرت این کودک است و میترسد به خود و دیگران آسیب برساند تصمیم میگیرد او را مانند دختر خود بزرگ کند تا از او محافظت نماید. هر چه لونا بیشتر رشد پیدا میکند، جادوی او نیز قدرتمندتر میشود. البته زندگی زان و لونا به همین شکل نمیماند. این دختر نوجوان متوجه میشود که در آیندهای نزدیک ناچار است برای محافظت از خود و عزیزانش از این نیروی خارقالعاده استفاده کند.
افتخارات کتاب دختری که ماه را نوشید:
- جزو لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز
- برندهی جایزهی نیوبری سال 2017
- بهترین کتاب نوجوان هفتهنامه سرگرمی در سال 2016
مجموعه کتاب های اموزشی و طبابتی سنتی که بسیار کلیدی و خلاصه نوشته شده و میتوان در خانه به راحتی با مطالعه و انجام ان بیماری هارا کنترل و از ابتلا به ان پیشگیری کرد
داستان این کتاب در محله ای فقیر نشین و بدنام و در سال های گذشته روایت می شود. زینل خلافکار شرور محله است که آغاز ماجرا با آزاد شدن او گره می خورد و ملیحه دختری کم سن و سال و خوش بر و روست که با پدر بی عاطفه اش در همین محل روزگار می گذراند؛ بزرگترین ترس دختر رو به رو شدن با ارازل محل است و فقدان بی بی بعد از گذشت یکسال از نبودنش هم چنان در وجودش لانه دارد. کتاب شخصیت های دیگری هم دارد که همگی بنا به دلایلی در کوچه پس کوچه های محل عمرشان را سپری می کنند و همگی در کنار یکدیگر نمایی از زندگی مردمی شوربخت را به تصویر می کشند که زنانش سهم بیش تری از آن دارند.
کتاب «عمارت گالانت» رمانی نوشته «ویکتوریا شواب» است که اولین بار در سال 2022 به چاپ رسید. اگرچه هنرمندی نوجوان به نام «الیویا»—که 14 ساله است و از طریق زبان اشاره ارتباط برقرار می کند—از یک سالگی در «مدرسه مریلانس برای دختران مستقل» زندگی کرده، اما هیچ وقت احساس نکرده که این مکان، خانه او است. سایر ساکنین زبان اشاره نمی دانند، بعضی دخترها او را مورد آزار و اذیت قرار می دهند، و ساختمان مدرسه پر از موجوداتی است که فقط «الیویا» می تواند آن ها را ببیند. او پس از مدتی، نامه ای را از طرف «عمو آرتور» دریافت می کند که در آن، از او دعوت شده که برای زندگی به «عمارت گالانت» برود. «الیویا» اما به محض رسیدن به آنجا درمی یابد که «آرتور» مرده، و نه پسرعموی بداخلاقش «متیو» و نه خدمتکاران مهربان عمارت، چیزی از سفر او نمی دانسته اند. «الیویا» حالا تصمیم گرفته که از حقایق اسرارآمیز مربوط به حضور خانواده اش در این عمارت، پرده بردارد.
پیون هی یونگ (زاده 1972) نویسنده کره جنوبی است.پیون هی یونگ در سال 1972 در سئول به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی خود را در نویسندگی خلاق و مدرک کارشناسی ارشد خود را در ادبیات کره ای از دانشگاه هانیانگ دریافت کرد. پیون پس از دریافت این مدارک به عنوان کارمند اداری مشغول به کار شد و بسیاری از کارمندان اداری در داستان های او حضور دارند.
خلاصه داستان:
در این رمان پرتنش و گیرا از یک ستاره نوظهور ادبیات کره ای، اوگی پس از ایجاد یک تصادف رانندگی ویرانگر که جان همسرش را گرفت و او را فلج و بد شکل به جا گذاشت، از کما بیدار شده است. سرایدار او مادرشوهرش است، بیوه ای که از دست دادن تنها فرزندش غمگین است. اوگی مورد بی توجهی قرار می گیرد و در تختش تنها می ماند. دنیای او به اتاقی که در آن دراز کشیده است کوچک می شود و خاطراتش از رابطه پریشان با همسرش، زنی حساس و باهوش که تمام اهداف زندگی اش را خنثی کرده بود به جز یکی: کشت و کار باغ مقابل خانه شان. اما به زودی اوگی متوجه مادرشوهرش در باغ متروکه می شود که آنچه را که همسرش برای کاشت آن زحمت کشیده بود از ریشه ریشه کن می کند و با وسواس حفر چاله های بزرگتر و بزرگتر می کند. وقتی از او پرسیده می شود، او فقط پاسخ می دهد که دارد کاری را که دخترش شروع کرده به پایان می رساند.
کتاب دژ دیجیتالی، رمانی نوشته ی دن براون است که اولین بار در سال 1998 منتشر شد. زمانی که دستگاه رمزگشای سازمان امنیت ملی آمریکا با کدی اسرارآمیز و گسست ناپذیر مواجه می شود، سازمان با متخصص ارشد خود در این زمینه، یعنی ریاضیدانی نابغه و زیبا به نام سوزان فلچر تماس می گیرد. اما یافته های سوزان، امواجی از شوک و غافلگیری را به نهاد قدرت وارد می کند. سازمان امنیت ملی حالا گروگان گرفته شده، اما نه با اسلحه و بمب، بلکه با کدی آنچنان پیچیده که انتشارش می تواند تمام سیستم اطلاعاتی دولت آمریکا را فلج کند. فلچر که در دنیای اسرار و دروغ ها گیر افتاده، تلاش می کند تا سازمان را از این مخمصه نجات دهد. او که از هر جهت با خیانت هایی رو به رو می شود، درمی یابد که علاوه بر تلاش برای نجات کشورش، باید برای نجات جان خودش، و درنهایت مرد موردعلاقه اش نیز مبارزه کند.
جین لیونز با همسرش، سه گربه و تعداد تقریباً نامتناهی نظرات در مورد هر چیزی از اساطیر سومری گرفته تا شیوه صحیح درست کردن مارتینی در آتلانتا، جورجیا زندگی می کند. او تولید کننده بازی های ویدیویی روز است و عصرها را صرف نوشتن داستان های علمی-تخیلی، فانتزی و ماوراء الطبیعه می کند.
درباره کتاب ملکه بامیان
بامیان، شهر مجسمههای زیبا و بزرگ بودا است که طالبان بارها و بارها به آن حمله کرده است و مجسمههای زیبایش و همچنین زندگی مردمش را به نابودی کشانده است.
ملیکه که از هزارههای افغانستان است و در روستایی نزدیک بامیان زندگی میکند، شاهد یکی از حملههای طالبان است. آنها تمام مردان شیعه را همراه خود میبرند و هیچ رحمی هم بر زنان و فرزندان ندارند... ملیکه زندگیاش را از هشت سالگی تا اواخر دهه 70 شمسی تا 20 سال بعد تعریف میکند.
ملکه بامیان داستانی با درونمایه خانوادگی و عاشقانه است و اثرات جنگ بر زندگی کودکان و زنان را بررسی میکند. معصومه حلیمی در این کتاب، در تلاش بوده تا با پل زدن میان لهجه فارسی ایرانی و لهجه فارسی افغانستانی بر جذابیت کتابش بیفزاید.
کتاب بسیار عالی و گیرا بود، فقط فکر نمیکردم داستان به سمت و سوی مذهبی و شهادت و....... اینا کشیده بشه، هرچند پایانش رو کمتر از بقیه کتاب دوست داشتم ولی در کل خوب بود.
کتاب ایذا نوشته مصطفی رضایی کلورزی نویسنده معاصر است. این داستان فضایی خیالی دارد و در آینده و سال 1420 شمسی میگذرد. این کتاب ادامه رمان زایو است که از این نویسنده قبلا منتشر شده است.
در کتاب قبلی خواندیم که ویروسی عجیب شناسایی شدهاست که گفته میشود بیشتر کشورهای دنیا را آلوده کرده و رسانهها اعلام کرده اند که هیچ راهی هم برای ساختن ضد ویروس نیست. اما میبینیم داروی ویروس زایو کشف شده است و جهان قرار است نجات پیدا کند. دارو پیدا شده است و جهان منتظر المپیک بازیهای رایانهای است اما دشمن این بار تغییر کرده است، او قویتر و باهوشتر است و حالا قهرمان داستان باید روبهروی و بایست. آیا از پس این کار برمیآید؟
یک کابوس. بسیار غیرمنتظره. بشر در برابر چالش جدید غافل بود. چالشی که همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داد. اتفاقی که همه چیز را به هم ریخت. دشمنی پنهان، مبهم و هراس انگیز. یک ایذا.