•  

    نویسنده در این رساله از ولی الله شدن سخن گفته و کمال حقیقی انسان را در سایه پذیرش ولایت الهی امکان پذیر دانسته است؛ یعنی انسان در ذات خدا فانی و در بقای او باقی شود و چنین کسی لایق عنوان ولی الله می‌‏گردد.

    از دیدگاه نویسنده، ولایت، نهایت کمال حقیقی برای انسان است و ولایت غرض و غایت نهایی از تشریع شریعت حقه الهی است. به گفته آیت الله جوادی آملی: علامه طباطبایی همانند بعضی از اساتید خود سالک این طریقت و راهی این راه بود. توانست برای سلوک خویش سفرنامه‌‏ای بنویسد که همین‏ رسالة الولایة است. این رساله نه تنها یک سفرنامه بلکه می‌‏توان گفت زندگی‌نامه ایشان است؛ چون زندگی علامه تماما سلوک توحیدی بود.

    این سفرنامه ، بازگویی سیر یک عارف از خلق تا حق است که تا کسی این مسافت را نرفته باشد و از نزدیک با مسائل آن روبرو نشده باشد، توان بیان آن را با چنین قلم و رقم راسخی ندارد. برخی نیز این مسیر را طی کرده بودند، اما توفیق بیان آن را نیافتند و برخی هم نخواستند آن را بیان کنند. شارح توانسته است که با قلمی‏ روان از عهده شرح مفاهیم سنگین این رساله مهم برآید.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 11
  • شمس الوحی تبریزی کتاب شمس الوحی تبریز، مجموعه بیانات حضرت استاد آیت الله جوادی آملی درباره استاد و مرادشان علامه طباطبایی رحمه الله است. ایشان خود در این زمینه فرموده اند ما عشق و ارادت خود را به علامه طباطبایی رحمه ا
    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 7
  • گفتارهای معنوی آزادی معنوی یا گفتارهای معنوی مجموعه‌ای از چند سخنرانی استاد شهید مرتضی مطهری است. این کتاب نخست با نام گفتارهای معنوی به چاپ رسید و بعدها به نام آزادی معنوی تغییر نام داد. کتاب آزادی معنوی در حوزه آز
    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 8
  • راز نهان رنج کتاب «راز نهان رنج» شرح دعای هفتم صحیفه سجادیه است. این کتاب حکمت دعا کردن و فلسفه وجود این دعا را می‌گوید. مطالعه این کتاب باعث ارتقاء بینش ما از دعا و توکل و شکیبایی در مصائبی که در حل آن‌ها کاری از
    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 9
  • گام‌های آغازین سلوک کتاب گام های آغازین سلوک ، شرح حدیث عنوان بصری ، تألیف حضرت آیت الله محمدباقر تحریری
    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 9

  • «خاتون و قوماندان» روایت حیرت است. حیرت از اینکه «انسانِ موحدِ انقلاب اسلامی» چه ظرفیت و توانایی و سعه صدری می‌تواند داشته باشد که همه تضادهای ظاهری عصر جدید را در عالم درون خویش هضم و حل کرده و از پس همه این تضادها، اصل حقیقت را یافته و در عین همه گرفتاری‌ها و دردسرها و حتی نامهربانی‌هایی که در سرزمینی به جز سرزمین مادری به او تحمیل می‌شود، ریسمان حقیقت را چسبیده و آن را رها نکند. خواننده ایرانی با خواندن سطرهای کتاب مدام این با این سؤال ذهنی در چالش است که این زن و مرد افغان که حتی از حداقل‌های مواهب زندگی یک خانواده ایرانی هم محرومند چه دیده‌اند که همه این مشکلات و نامهربانی‌ها از دوست و دشمن را به جان خریده و یک به یک از مسیر زندگی کنار می‌زنند و به مسیرشان ادامه می‌دهند..

     

     

    منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری 

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 17
  • اخلاق در قرآن، اثر آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی، با تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، بررسی مقوله اخلاق، در آیات قرآن کریم می‌باشد که به زبان فارسی و در دوران معاصر، نوشته شده است.

     

     

     

     

    در بحث «اخلاق در قرآن»، افعال اختیاری انسان که محور اصلی و موضوع اساسی آن است، از یک‌سو، علل و عوامل گوناگون در ظهور و بروز آن نقش دارد و دارای منشأهای مختلفی است؛ یعنی بعضی از افعال انسان منشأ غریزی دارد، بعضی دیگر را تأثیرات روحی به وجود می‌آورد، در بعضی موارد، تمایلات عالی و گرایشات فطری منشأ ظهور اعمال انسان می‌شود و در پاره‌ای موارد نیز رفتار او تحت تأثیر عوامل احساسی و عاطفی شکل می‌گیرد. از سوی دیگر نیز، رفتارهای اختیاری انسان از این لحاظ که به موجودات مختلفی مربوط می‌شود، دسته‌بندی می‌گردد.

     

    در اثر حاضر، نویسنده، دسته‌بندی دوم را به‌عنوان چهارچوب و ترتیب بحث برگزیده و رفتار اختیاری انسان را به تناسب آنکه در چه رابطه‌ای انجام می‌گیرد و به چه تعلق دارد، به سه دسته کلی تقسیم کرده است: کارهایی که انسان در ارتباط با خدا انجام می‌دهد؛ رفتارهایی که اصالتا به خود انسان مربوط می‌شود و کاری‌هایی که در ارتباط با دیگران انجام می‌دهد و بر اساس این تقسیم‌بندی، اخلاق در قرآن را در سه قسمت کلی: 1. اخلاق الهی، 2. اخلاق فردی، 3. اخلاق اجتماعی، مطرح و بررسی کرده است.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 27
  • این کتاب را خواجه پس از کتاب «اخلاق ناصری» تالیف کرده است و در آن اخلاق اهل سیر و سلوک و قواعد ایشان را به خواهش خواجه شمس الدین جوینی در شش باب و هر باب در شش فصل (جز باب آخر که در پنج فصل است) شرح و توضیح داده است. مرحوم آقا بزرگ تهرانی ، نام کتاب را چنین ذکر می‌کند: «اوصاف الاشراف فی السیر و السلوک»

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 18