
کتاب پیش رو درباره شخص پاسداری هست که برای عمل چشم دارای غده سرطانی بود ، هست
در اتاق عمل و پس از بیهوشی شخص به حالت اغماء میرود و برای دقایقی میمیرد .
در این سه دقیقه اتفاقاتی برای او در عالم برزخ اتفاق افتاد از دیدن شهدای زمان جنگ تحمیلی تا شهدایی که در آینده شهید میشوند، از مقام و جایگاه آنها در بهشت برزخی تا نحوه شهادت آنها.
و البته نامه اعمالی که به دقت در حال محاسبه بود آنهم توسط ملکی که مسئول بررسی نامه اعمال بود.
پس از آنکه وقت بازگشت به دنیا فرا میرسد این اتفاقات برای او در مقابل چشم او فراموش نمیشود و دوستان و همکارانی که با هم بودند را نیز درگیر موضوع میکند و البته نحوه شهادت آنها.