• فرد، شخصیت اصلی رمان سرگذشت ندیمه و ندیمه ای در جمهوری گیلیاد است. او در طول روز اجازه دارد یک بار خانه ی فرمانده را ترک کند و پیاده به خواربارفروشی هایی برود که در تابلوهایشان به جای به کار بردن کلمات، از تصاویر استفاده شده است چرا که زنان، دیگر اجازه ی خواندن را ندارند. او مجبور است که ماهی یک بار با فرمانده همبستر شده و دعا کند که از او بچه دار شود، چرا که در دوره ی افول زاد و ولد، آفرد و سایر ندیمه های همانند او زمانی ارزش پیدا می کنند که قابلیت باروری داشته باشند. آفرد سال های پیشین را به یاد می آورد: هنگامی که در کنار همسرش، لوک، زندگی خوب و عاشقانه ای را می گذراند؛ هنگامی که با دخترش بازی و از او مراقبت می کرد، هنگامی که شغلی داشت و پول خودش را درمی آورد و می توانست از دانش و سواد بهره گیرد. اما اتفاقات به شکلی رقم خورده اند که همه ی این سال های خوب به خاطراتی مبهم و در حال فراموشی تبدیل شده اند ...

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 34
  • در داستانی از این مجموعه، خدمتکاری مقید و متعهد به خاطر شوخی یک نوجوان، تلاش می کند تا عادت های تثبیت شده ی زندگی خود را تغییر دهد. در داستانی دیگر، دانشجویی که برای دیدن عمه ی خودشیفته و عجیبش آمده، درگیر رازی حیرت آور و معنای آن در زندگی خودش می شود. کتاب دره اتاوا، نشان دهنده ی اوج تواناهایی های مونرو در داستان سرایی است و با ارائه ی داستان هایی بسیار جذاب و ژرف، هواداران بی شمار این نویسنده ی صاحب سبک را به وجد خواهد آورد.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 3
  • رمان دنیای قشنگ نو، از شمار آرمان شهرها (یوتوپیاها) است اما یوتوپیای منفی و بدبینانه (پاد آرمان شهر). هاکسلی در فانتزی طنزآلود و تخیلی خود، اختراع و ابداع بسیاری از چیزها را پیش بینی کرد، که همگی آن ها به حقیقت پیوسته اند. رمان دنیای قشنگ نو، داستانی بدیع، آینده نگر و به یاد ماندنی ترین شاهکار هاکسلی است و تصویری بسیار نزدیک به واقعیت از شرایط کنونی زندگی انسان ها ارائه می کند.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 10
  • ردی یهودی و میان سال به نام لئوپلد بلوم و روشنفکری جوان به نام استفن ددالوس. بلوم در حالی روزش را سپری می کند که دقیقا می داند همسرش، مالی، احتمالا همین حالا مشغول پذیرایی از معشوق پنهانی خود است. بلوم اما سعی می کند به این موضوع توجهی نکند؛ بنابراین از مغازه اندکی جگر سیاه می خرد، در مراسم خاکسپاری شرکت می کند و دختری در ساحل را به نظاره می نشیند. ددالوس از طرفی دیگر، از جلوی دفتر روزنامه ای می گذرد، نظریه ای مربوط به نمایشنامه ی هملت را در کتابخانه ای عمومی به تفصیل شرح می دهد و از بخش زنان یک بیمارستان بازدید می کند؛ مسیر ددالوس و بلوم در همین مکان درهم می آمیزد و ددالوس از بلوم دعوت می کند که او را به همراه چند تن از دوستانش در می خوارگی و خوش گذرانی همراهی کند. آن ها سر از فاحشه خانه ای بدنام درمی آورند؛ جایی که ددالوس به یک باره از کوره درمی رود چرا که اعتقاد دارد روح مادرش به دیدنش آمده است.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 9
  •  بخش اول توسط فردی عقب افتاده به نام بنجی کومپسون روایت شده و اولین اتفاقات رمان را با فلاش بک برای مخاطب بازگو می کند. بنجی که از بهره ی هوشی بالایی برخوردار نیست، یادآور اثر تراژیک شکسپیر، مکبث است. او زبان ساده ای دارد و خیلی کوتاه و سرراست صحبت می کند. بخش دوم، از دید کوئنتین کومپسون تعریف می شود. داستان این بخش، حدود هجده سال قبل از وقایع بخش اول اتفاق افتاده و بنابراین، از ساختار خطی پیشروی داستان رمان تبعیت نمی کند. بخش سوم توسط سومین برادر کومپسون ها، جیسون روایت شده و در روز جمعه ی قبل از عید پاک می گذرد. جیسون برخلاف برادرانش، بسیار بیشتر بر روی زمان حال تمرکز دارد و از فلاش بک های کمتری استفاده می کند؛ گرچه او هم اغلب به اتفاقاتی در گذشته اشاره دارد. بخش چهارم و پایانی کتاب، توسط راوی دانای کل روایت شده و به خاطر نقش عمده ی شخصیتی به نام دیلسی، گاهی اوقات با عنوان بخش دیلسی از آن یاد می شود؛ اما او تنها نقش آفرین این بخش نیست و شخصیت های دیگری نیز، داستان خود را در این قسمت به پیش می برند.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 23
  • هامسون، یکی از مهمترین و جنجال برانگیزترین نویسندگان قرن بیستم، با خلق این داستان خودزندگی نامه ای و قدرتمند درباره ی فقر، گرسنگی و استیصال نویسنده ای جوان که در تلاش برای دستیابی به خودشناسی و ذوق هنری است، نقطه ی عطفی در تاریخ ادبیات جهان به وجود آورد. این رمان به شکلی درخشان به تأثیرات ذهنی مفهوم بیگانگی و وسواس های فکری می پردازد و تصویری فراموش نشدنی از مردی تحت تأثیر نیروهای خارج از کنترل خود و در آستانه ی خودتخریب گری ارائه می کند. هامسون، بر بسیاری از نویسندگان برجسته ی قرن بیستم—افرادی چون کافکا، جویس و هنری میلر—تأثیرگذار بود. کتاب گرسنه، اثری بزرگ و برجسته است که با زیبایی تمام به شکاف های روح آدمی می پردازد.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 12
  • در آغاز داستان، آدی زنده اما بسیار مریض و ناخوش احوال است. همه از جمله خود آدی، مرگ را قریب الوقوع دانسته و او با نشستن بر لب پنجره، مراحل ساخت تابوتش را به دست فرزند ارشد خود، کش، به نظاره می نشیند، در حالی که همسرش مانند اغلب اوقات در ایوان وقت گذرانده و دخترش دویی دل، به باد زدن و خنک کردن او مشغول است. شب پس از مرگ آدی، باد و بارانی سخت و شدید درگرفته و بالا آمدن سطح رودخانه ها، پل های منتهی به جفرسون، محل به خاک سپاری مادر خانواده و مقصد بوندرن ها، را خراب می کند.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 21
  • داستان عمدتا، به میلیونری جوان و اسرارآمیز به نام جی گتسبی و عشق آرمانی و بی حد و حصر او به دختری زیبا به نام دیزی بوکانن می پردازد. گتسبی بزرگ که مهم ترین اثر به جای مانده از فیتزجرالد به حساب می آید، به موضوعاتی چون زوال، آرمان گرایی، مقاومت در برابر تغییر، تحول اجتماعی، افراط و تفریط پرداخته و دوره ای تاریخی و مهم در تاریخ آمریکا موسوم به «عصر جاز» را به تصویر می کشد.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 7
  • کتاب دختر آقای خوشبین، رمان برنده ی جایزه پولیتزر، نوشته ی یودورا ولتی است که نخستین بار در سال 1972 انتشار یافت. این رمان، داستان زنی جوان به نام لورا مک کلوا را روایت می کند که پس از گذشت سال ها، به جنوب بازگشته تا در کنار پدر رو به احتضار خود باشد. لورا پس از مرگ پدر به همراه مادرخوانده ی خود به شهری کوچک در می سی سی پی، جایی که او در ان جا بزرگ شده بود، می رود. این نقل مکان در زندگی لورا، سرنوشت ساز خواهد بود و او خانه ی قدیمی کودکی اش، به درکی نو از گذشته، خود و والدینش دست می یابد.
    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 3
  • کتاب خلع شدگان، رمانی نوشته ی اورسلا کی. لوگوین است که اولین بار در سال 1974 به انتشار رسید. شِوِک که فیزیکدانی نابغه است، تصمیم می گیرد دست به کار شود. او به دنبال جواب خواهد رفت، سوال هایی غیرقابل پرسش را خواهد پرسید و تلاش خواهد کرد تا دیوارهای نفرتی را خراب کند که سیاره اش را از سایر جوامع متمدن در کهکشان جدا کرده است. به سرانجام رساندن این مأموریت خطرناک یعنی دست کشیدن از خانواده و حتی زندگی خودش. شِوِک برای به چالش کشیدن ساختارهای پیچیده ی زندگی و شعله ور ساختن آتش تغییر، باید سفری بی مانند و ناشناخته به سیاره ای آرمان شهری به نام اوراس داشته باشد. رمان خلع شدگان، داستانی علمی تخیلی و فوق العاده جذاب از یکی از بهترین های این ژانر، اورسلا کی. لوگوین است و بدون شک، مخاطبین خود را ناامید نخواهد کرد.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 8
  • این پرتره ی ماهرانه از فردی از طبقه ی اشراف ، که با شوخ طبعی و دلسوزی خاص نگاشته شده است ، باعث شد ایوان گونچاروف در سال 1859 در سراسر روسیه مشهور شود. ایلیا ایلیچ اوبلوموف شخصیت اصلی رمان است که به عنوان تجسم نهایی انسانی سطحی ، یک شخصیت نمادین در ادبیات روسی قرن نوزدهم به تصویر کشیده شده است. اوبلوومف یک نجیب جوان و سخاوتمند است که به نظر می رسد نمی تواند در تصمیم گیری های مهم یا انجام هرگونه اقدام مهمی عمل کند. در طول رمان او به ندرت اتاق خود را ترک می کند. در 50 صفحه اول ، او فقط قادر است از تختخواب خود به صندلی حرکت کند.
    ایلیا ایلیچ آبلوموف یکی از اعضای حکومت اشرافی در حال مرگ در روسیه است – مردی که آنقدر تنبل است که کارش را در خدمات کشوری رها کرد ، از کتابهای خود غافل شد ، به دوستانش توهین کرد و خود را در بدهی و مقروض یافت. او که بیش از حد نسبت به انجام هر کاری برای حل مشکلات خود بی تفاوت است ، در یک آپارتمان کوبیده و فروریخته زندگی می کند ، و منتظر زاخار است ، بنده ی او که به اندازه او بیکار است. آبلوموف که از فعالیت لازم برای مشارکت در دنیای واقعی وحشت دارد ، از انجام هر کاری خودداری می کند؛ تغییرات را به تعویق انداخته و در آخر اینکه خطر از دست دادن عشق زندگی خود را به جان می خرد.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 33
  • کتاب آوای امواج، رمانی نوشته ی یوکیو میشیما است که اولین بار در سال 1954 به چاپ رسید. این رمان که در روستایی ساحلی و دورافتاده در ژاپن می گذرد، داستانی جاودان و جذاب درباره ی تجربه ی عشق اول است. شینجی، ماهیگیری جوان است و هاتسو، دختر زیبای ثروتمندترین مرد در روستا. دیدن هاتسو در سپیده دم در ساحل، شینجی را مسحور می کند و با گذشت زمان، رابطه ای عاشقانه میان این دو شخصیت شکل می گیرد. وقتی حرف های درگوشی و سخن چینی های اهالی روستا، به تهدیدی برای جدایی آن ها تبدیل می شود، شینجی باید همه چیز، حتی جان خود را به خطر بیندازد تا ثابت کند ارزش عشق هاتسو را دارد. کتاب آوای امواج، داستانی پراحساس است که علاقه مندان به رمان های عاشقانه را راضی خواهد کرد.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5
  • داستان کتاب مرفی، اولین رمان انتشار یافته از ساموئل بکت، در لندن و دوبلین و در زمان اولین دهه های شکل گیری جمهوری ایرلند می گذرد. شخصیت اصلی داستان، مرفی، عاشقانه دختری به نام سلیا را دوست دارد ولی اگر می خواهد که دختر موردعلاقه اش از ایرلند به او بپیوندد، ابتدا باید زندگی خود را در لندن شکل دهد. بکت با طنزی قوی، برنامه ها و تمهیدات مرفی برای افزایش درآمد ناچیز و اوقات فراغت محدود خود را توصیف می کند. مرفی سرانجام، شغل پرستاری در بیمارستان روانی ماگدالن را به دست می آورد و در آن جا، وارد دنیای دیوانه وار بیماران روانی می شود؛ دنیایی که با یک بازی سرنوشت ساز شطرنج پایان می پذیرد. این اثر بکت که در هجو و پوچی زندگی روزمره غوطه ور است، کاوشی ابتدایی است در موضوعات و تم هایی از قبیل سلامت و زوال عقل و معنای راستین زندگی، که در سایر آثار او نیز به وضوح به چشم می خورد.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 9
  • دکتر لوئیس کرید به همراه خانواده اش به خانه ای در خارج از شهر نقل مکان می کند. در همسایگی این خانه، جود کرندال زندگی می کند که رابطه ی دوستی نزدیکی با لوئیس برقرار می کند. کمی دورتر از این خانه، قبرستانی وجود دارد که نام آن، بر اثر اشتباه املایی بچه ها، «غبرستان حیوانات خانگی» گذاشته شده است. بچه های آن منطقه حیوانات خانگی خود را در این قبرستان دفن می کنند. در روز جشن شکرگزاری، زمانی که خانواده ی لوئیس در شیکاگو هستند، گربه ی آیلی، دختر لوئیس در جاده ی کنار خانه تصادف می کند. جود، لوئیس را همراه با خود به قبرستانی عجیب در پشت «غبرستان حیوانات خانگی» می برد تا گربه را در آن جا به خاک بسپارد. روز بعد، گربه به خانه باز می گردد... زنده است اما انگار چیزی مرده درونش وجود دارد... بوی مرگ می دهد. اتفاقات ترسناک دیگری هم در راه است. دخالت در کار مرگ عواقبی دارد...

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 9
  •  به داستان پسرک یتیمی می پردازد که جرأت کرد بگوید: «خواهش می کنم آقا، کمی بیشتر می خواهم.» الیور پس از گریختن از خانه ی تاریک و ملال انگیزی که در آن به دنیا آمد، در خیابان های بی رحم لندن در دوره ی ویکتوریا سرگردان است تا این که در گروهی از خرده خلافکاران به کار گرفته می شود. الیور در این گروه با کاراکترهای خارق العاده ای آشنا می شود که برای بیش از 150 سال، فکر و تخیل نسل هایی متمادی از مخاطبین را به خود جلب کرده اند: مردی نفرت انگیز به نام فاگین، دختری زیبا به نام نانسی، پسری زیرک به نام داجر، و یکی از برجسته ترین شخصیت های منفی در تاریخ ادبیات که کسی نیست جز مردی بی رحم به نام بیل سایکس.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 3
  •  به داستان پسرک یتیمی می پردازد که جرأت کرد بگوید: «خواهش می کنم آقا، کمی بیشتر می خواهم.» الیور پس از گریختن از خانه ی تاریک و ملال انگیزی که در آن به دنیا آمد، در خیابان های بی رحم لندن در دوره ی ویکتوریا سرگردان است تا این که در گروهی از خرده خلافکاران به کار گرفته می شود. الیور در این گروه با کاراکترهای خارق العاده ای آشنا می شود که برای بیش از 150 سال، فکر و تخیل نسل هایی متمادی از مخاطبین را به خود جلب کرده اند: مردی نفرت انگیز به نام فاگین، دختری زیبا به نام نانسی، پسری زیرک به نام داجر، و یکی از برجسته ترین شخصیت های منفی در تاریخ ادبیات که کسی نیست جز مردی بی رحم به نام بیل سایکس.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 2
  •  به داستان پسرک یتیمی می پردازد که جرأت کرد بگوید: «خواهش می کنم آقا، کمی بیشتر می خواهم.» الیور پس از گریختن از خانه ی تاریک و ملال انگیزی که در آن به دنیا آمد، در خیابان های بی رحم لندن در دوره ی ویکتوریا سرگردان است تا این که در گروهی از خرده خلافکاران به کار گرفته می شود. الیور در این گروه با کاراکترهای خارق العاده ای آشنا می شود که برای بیش از 150 سال، فکر و تخیل نسل هایی متمادی از مخاطبین را به خود جلب کرده اند: مردی نفرت انگیز به نام فاگین، دختری زیبا به نام نانسی، پسری زیرک به نام داجر، و یکی از برجسته ترین شخصیت های منفی در تاریخ ادبیات که کسی نیست جز مردی بی رحم به نام بیل سایکس.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 3
  •  به داستان پسرک یتیمی می پردازد که جرأت کرد بگوید: «خواهش می کنم آقا، کمی بیشتر می خواهم.» الیور پس از گریختن از خانه ی تاریک و ملال انگیزی که در آن به دنیا آمد، در خیابان های بی رحم لندن در دوره ی ویکتوریا سرگردان است تا این که در گروهی از خرده خلافکاران به کار گرفته می شود. الیور در این گروه با کاراکترهای خارق العاده ای آشنا می شود که برای بیش از 150 سال، فکر و تخیل نسل هایی متمادی از مخاطبین را به خود جلب کرده اند: مردی نفرت انگیز به نام فاگین، دختری زیبا به نام نانسی، پسری زیرک به نام داجر، و یکی از برجسته ترین شخصیت های منفی در تاریخ ادبیات که کسی نیست جز مردی بی رحم به نام بیل سایکس.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 8
  •  به داستان پسرک یتیمی می پردازد که جرأت کرد بگوید: «خواهش می کنم آقا، کمی بیشتر می خواهم.» الیور پس از گریختن از خانه ی تاریک و ملال انگیزی که در آن به دنیا آمد، در خیابان های بی رحم لندن در دوره ی ویکتوریا سرگردان است تا این که در گروهی از خرده خلافکاران به کار گرفته می شود. الیور در این گروه با کاراکترهای خارق العاده ای آشنا می شود که برای بیش از 150 سال، فکر و تخیل نسل هایی متمادی از مخاطبین را به خود جلب کرده اند: مردی نفرت انگیز به نام فاگین، دختری زیبا به نام نانسی، پسری زیرک به نام داجر، و یکی از برجسته ترین شخصیت های منفی در تاریخ ادبیات که کسی نیست جز مردی بی رحم به نام بیل سایکس.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 15