کتابی حدود 380صفحه که با شیخی که شصت زن دارد شروع میشود تا فتنه های زنان قصر در شب و کودتا ها در روز کتابی جذاب برای درک دنیای سیاست و خواندن تاریخ کشور عزیزمان همین را بگویم فوق العاده بود
کتابی فوق العاده که مزه اش هنوز زیر زبانم است دلم نما آمد تمامش کنم بعد از مدتها رمانی زیبا خواندم از دست ندهیدش
با خوندن این کتاب در اول با جامعه شناسی آمریکا و روش زیستن در آنجا و بعد با زندگی مالکوم و روش جذب افراد به مذهب آشنا میشوید
فوق العاده بود کتاب!
مجموع روایت از تجربه عینی افراد مختلف از آن سر هستی و تمام آنها بعد از آن شوق مرگ دارند اما چه چیزی موجب حرکت و رشد آنان شده است؟
آیا راه آنجا آغاز میشود که تو تمام میشوی؟
این کتاب روایت فردی است که به بعد از بهار جوانی اش به دنیایی میشود از آن فضای معنوی دوران جوانی اش دور میشود بعد از سفر به آن سوی هستی بی تاب شهادت میشود اما چه چیز باعث شوق او شده است؟
این کتاب ماجرای سلوک و صبر مامور اطلاعاتی است که بعد از تجربه نزدیک به مرگش نگاهش نسبت دنیا عضو میشود
اما چرا؟
رمان به خوبی شک اول و دوم رو به مخاطب وارد می کنه و فرم داره همینطور تا جایی شبیه به رمان دنیای صوفی است از نظر توضیح مفاهیم و رمان از صفحه 23میشه گفت در اصل شروع میشه و از صفحه 25جذاب میشه اما کتاب در محتوا گاهی شیطنت های کلامی شده اما در کل بین داستان ها تعاریفی را میگوید که عمیق است
از خوندن این کتاب. به تموم سؤالاتی که دربارۀ کرۀ شمالی داشتم جواب داد. دربارۀ کشورم تونستم بهتر قضاوت کنم. طنزهای خوبی در جاهایی از کتاب بود که کلی باهاشون خندیدم. حتی برای خانواده هم میخوندم جاهایی از کتاب رو.
به هرکس این متن رو میخونه، پیشنهاد میکنم نیم دانگ پیونگ یانگ رو بخره و بخونه. ارزش داره.
رضا امیرخانی که در کارنامۀ خودش جانستان کابلستان و کتابهای دیگری مثل نیم دانگ پیونگ یانگ را دارد، این بار عازم یکی دیگر از کشورهای تحریمشده میرود تا ببیند شباهتها و تفاوتهای موجود در زندگی مردم کرۀ شمالی و ایران چههاست.
امیرخانی در سفر اولش که در زمان دیدار ترامپ و اون در جریان مذاکرات هستهای کره و آمریکا با هیئتی از دولت به عنوان مستندساز همراه میشود، به ناچار فقط در قالب برنامههایی که آن گروه دارند، اجازۀ بازدید از اماکن شهری و ارتباطگیری با اشخاص و مردم را دارد. در آن سفر متوجه میشود مردم پیونگ یانگ بهعنوان مشتی از خروار جامعۀ کرۀ شمالی زندگی یکنواخت و از نظر ما سختی دارند. همهچیز در اختیار دولت است. کسی برای خودش کار نمیکند و کسی درآمد شخصی ندارد. هرکس هر کاری انجام دهد، از دولت حقوق میگیرد.
او در این سفر میفهمد که دولت کرۀ شمالی با تدابیر سخت و برنامهریزیشده، بازدیدهایی را در برنامۀ هیئت ایرانی قرار داده است که واقعی نیستند. به عبارتی، دولت کره صحنهسازی کرده است تا وضعیت اقتصاد و تولید و معیشت مردمش را آنطور جلوه دهد که خودش میخواهد. کرۀ شمالی به طور کلی گردشگر نمیپذیرد. گردشگران محدودی هم که با هماهنگی دولتهای دیگر به آنجا میروند، باید فقط باید اطلاعاتی را به دست بیاورند که دولت کرۀ شمالی میخواهد!
قیمتهای اجناس و خدمات را فقط دولت تعیین میکند و کسی حق کم یا زیاد کردن قیمتها را ندارد. همۀ مردم اتحاد عجیبی در برخورد با بیگانهها دارند و فوراً آنها را به مأموران دولت معرفی میکنند. هیچ گردشگر یا شخص دولتی بیگانهای حق ندارد بدون مأموران کرۀ شمالی در خیابانها بگردد و با کسی صحبت کند. حتی اجازۀ خرید از هر فروشگاهی را ندارد.
امیرخانی وقتی محدودیتهای زیاد این سفر را میبیند و اطلاعات زیادی گیرش نمیآید و از طرفی در این سفر مجوز سفر دوباره را از یکی از ژنرالهای ردهبالای کرۀ شمالی میگیرد، بعد از برگشت از کره تصمیم میگیرد دوباره به پیونگ یانگ سفر کند؛ اما اینبار به صورت شخصی، نه با همراهی هیئتی دولتی.
بخشی از کتاب به ماجرای دریافت مجوز و اتفاقات قبل و بعد سفر او برمیگردد که چطور از سفیر کره در ایران مجوز گرفته و چطور با دو دوست دیگرش عازم پیونگ یانگ شدهاند.
ماجراهای مربوط به سفر دوم رضا امیرخانی به نظر بنده که این مطلب را مینویسم، جالبتر از بخش اول است. طنزها و شیرینکاریهای سه دوست و همسفر در کرۀ شمالی، رودستزدنهای آنها به مأموران کرهای و رودستخوردنهاشان از دولت کره و مردمش، دیدارهایی که با افراد دیگر کرده و نتایجی که گیرش آمده و… .
او در این سفر موفق میشود در جاهایی طوری عمل کند که با چند نفر از مردم عادی کمی نزدیکتر از سفر قبلی ارتباط بگیرد؛ اما اینبار هم نمیتواند با یک شهروند پیونگ یانگ صحبت کند؛ چراکه هیچکس حاضر به صحبت با بیگانهها نیست و همه با وحشت و عجله به مأموران خبر میدهند که یک گردشگر خارجی بدون همراهی یک مأمور در شهر میگردد.
نا ندارم شبیه یک گردشگر شرح مستوفا بدهم از بازدیدها. تکرار آنچه در شبکۀ جهانی در دسترس است، کار من نیست. با یک جستوجو میشود بهش رسید. از آن سو شاید در ابتدای سفر با پوشش مستندساز ویزا گرفته باشم؛ اما بازگویی همگانی دیدارهای رسمی حزب که قسمت اصلی این سفر است، وظیفۀ من نیست و به نظرم خلاف اخلاق هم باشد (مگر اینکه نکتهای خلاف منافع ملی باشد).
من چیزی را مینویسم که اولاً مربوط به نگاه خودم باشد و در ثانی، به کار مخاطب بیاید. باقی، نه در وظیفۀ من است و نه در حوصلۀ مخاطب
موضوع این کتاب که جدیدترین اثر امیرخانی است و بهزودی در تارنمای جریان کتاب در دسترس قرار میگیرد و پخش کتابپردازان نیز متولی توزیع کشوری آن خواهد بود، سفرنامۀ دو سفر امیرخانی است به کشور کرۀ شمالی که نشر افق آن را افق در 344 صفحه منتشر کرده است.
نیم دانگ پیونگ یانگ سه فصل دارد: کیم چی، قاشقچی و چیطولی.
امیرخانی در فصل اول کتاب به توصیف سفر اولش در ماه خرداد 1397 به کرۀ شمالی پرداخته است. پیشنهاد این سفر را فرزندان محمود دعایی به او دادند و او پذیرفت. امیرخانی در اولین سفرش به کرۀ شمالی با تعدادی از اعضای حزب مؤتلفۀ اسلامی همسفر شد.
آنچه در این فصل میخوانید، شما را با فضای جامعۀ کرۀ شمالی و بهویژه پیونگ یانگ آشنا میکند. همچنین، میبینید که چه قوانینی بر مردم کره حاکم است و آنها گاه شوق دارند و گاه مجبورند این قوانین را رعایت کنند. دربارۀ اینکه مردم کره از دسترسی به فناوریهای روز دنیا محروماند، دربارۀ اینکه مردم کرۀ شمالی چگونه فردیتی دارند و در فضای امنیتی جامعهشان چه میگذرد و در پایان فصل نیز، دربارۀ تلاشهای امیرخانی برای ارتباط گرفتن با مردم و یافتن سؤالهای خوب و جوابهای خوب میخوانید.
فصل دوم این کتاب با نام قاشقچی را که بخوانید، از احوالات نویسندۀ کتاب در بازگشت از پیونگیانگ آشنا میشوید. متوجه میشوید که دلیل سفر دومش به کرۀ شمالی، شناخت بیشتر او و کنجکاوی عاقلانۀ او دربارۀ کره با مقایسۀ اطلاعاتی است که در سفر اولش یافته با آنچه قبلاً در منابع مختلف کسب کرده بود. او در این فصل دربارۀ ماجراهای قبل از سفر دومش به کره میگوید و خاطراتی که در این مسیر برایش رخ داده است
اگر شما هم جزو طرفداران و علاقمندان به آثار و نوشتههای رضا امیرخانی هستید، این کتاب را حتماً بخرید و بخوانید. اگر شما هم به شناختن فرهنگ و وضعیت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشورهای دیگر مخصوصاً کرۀ شمالی هستید، حتماً نیم دانگ پیونگ یانگ را بخوانید. اگر شما هم علاقمندید که کشورمان را با دیگر کشورها مقایسه کنید، این کتاب به دردتان میخورد.
در خلال روایتهای امیرخانی از اتفاقات مختلفی که در این دو سفر برایش میافتد، پاسخهایی را هم مییابید که در ذهن او بوده و شاید در ذهن شما هم باشد.
مثلاً نظر امیرخانی را دربارۀ این سؤال میفهمید که چرا کرۀ شمالی با وجود پیشرفتهای چشمگیرش در ساخت بمبهای هستهای، در صنایعی مثل خودروسازی و دیگر صنایع در چنین محرومیتی به سر میبرد و اینکه چرا کشور ما هم که مثل کرۀ شمالی در صنایع نظامی بالاتر از بسیاری کشورهای جهان قرار گرفته است، در بسیاری از صنایع هنوز اینچنین دچار ضعف و کمبود است. از نظر امیرخانی به این شناخت میرسید که تحریم بر روابط اجتماعی و سیاسی داخلی و خارجی کشورهای دچار تحریم تأثیر میگذارد.
بسیاری از واقعیتهای موجود کرۀ شمالی را میفهمید و میتوانید آن را با دانستههای قبلیتان تطبیق بدهید. دربارۀ روابط کرۀ شمالی با کشورهای خارجی اطلاعات خوبی به دست میآورید. طرز تفکر مردم کرۀ شمالی، خورد و خوراکشان، پوشش و رفتار و کردارشان را بهتر در مییابید.
«نیم دانگ پیونگ یانگ» سفرنامه ای است که حاصل دو سفر رضا امیرخانی در سال جاری به کشور کره شمالی است.
فصل اول کتاب یا «کیم چی» شرح سفر اول رضا امیرخانی به کره شمالی است. خردادماه 97 او در پوشش مستندنویس و به پیشنهاد فرزاندان محمود دعایی (مدیر مسئول روزنامه اطلاعات) و با همراهی جمعی از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی راهی پیونگ یانگ می شود. این فصل شامل توصیف فضای جامعه، چارچوب ها و قوانینی که مردم ناچار و گاه مشتاق به رعایت آن ها هستند، عدم دسترسی به تکنولوژی روز دنیا، نبود فردیت و فضای امنیتی حاکم و همچنین کنجکاوی های نگارنده و تلاش او برای کشف نادیده ها و برقراری رابطه با مردم است.
فصل دوم یا «قاشق چی»، روایت حال و هوای امیرخانی بعد از بازگشت است. ته نشین شدن هیجانات و تحلیل عقلانی دیده ها و مقایسه حقایق با فیلم ها و کتاب هایی که درباره کره شمالی وجود دارد او را متقاعد می کند سفر دیگری به این کشور داشته باشد و با چشم دیگری زندگی در آن نقطه از جهان را ببیند. کشمکش ها و تلاش های او برای مجاب کردن کنسول کره شمالی برای صدور ویزا و البته چند خاطره پراکنده از سفرهایش محتوای این فصل را شامل می شود.
فصل سوم یا «چیطولی» هم روایت سفر دوم امیرخانی به کره شمالی است که بهمن 97 آغاز می شود و موافقت حزب کارگر کره شمالی برای ارتباط نزدیک تر امیرخانی و هم سفرانش با زندگی مردم عادی و مواجهه با مناسک تولد، ازدواج و مرگ جریانی متفاوت تر از سفر اول پیش می آورد. ملاقات با نویسندگان که در ادامه متوجه می شوند هیچ کدام کتابی منتشر نکرده اند، بازدید از یک مدرسه و مواجهه با نقص های آموزشی در آن سیستم، یک زایشگاه و مواجهه با کمبود امکانات وحشتناک پزشکی، یک مجتمع مسکونی و دکوراسیون داخلی منازل، فروشگاه ها و تنوع محدود اجناس و شرح گفتگو ها با دو سه نفر از اعضای حزب که برای همراهی با مسافران ایرانی تعیین شده اند؛ بخش هایی از این فصل کتاب را تشکیل داده اند.
کره شمالی برای بسیاری از ما، یک کشور مرموز است. کشوری که رابطهاش با جهان خارج، تقریباً قطع شده است و همین باعث شده که حکایتها و روایتهای بعضاً اغراقآمیز، دربارهی این کشور بر سر زبانها بیفتد.
از سوی دیگر، شنیدهایم که مردم کره شمالی هم تصویر درست و شفافی از جهان ندارند و رسانههای حکومتی، روایتهایی خودساخته را از جهان آزاد، در اختیار این مردم قرار میدهند.
همین وضعیت، باعث میشود کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ، به عنوان سفرنامه کره شمالی، آن هم به روایت یک نویسندهی ایرانی یعنی رضا امیرخانی، برای بسیاری از ما جذاب باشد.
رضا امیرخانی چنانکه خود اشاره میکند، کوشیده در این روایت، از یک سو از غرضورزی غربی و از سوی دیگر از روایت فاتحانهی دولتی کرهی شمالی فاصله بگیرند و تا حد امکان با نگاهی واقعبینانه، آنچه را طی دو سفر خود در کرهی شمالی دیده، برای مخاطبش روایت کند:
تمام تلاشم این بود که قبلِ سفر عمیق تحقیق نکنم. آثار مربوط به کرهی شمالی را کمتر بخوانم و فیلمها را نبینم.
دنبال این بودم که تصویر اولیهام سالم باشد و فارغ از پیشداوری.
امیرخانی در نیم دانگ پیونگ یانگ کوشیده صادق باشد و حتی ابایی ندارد که توضیح دهد به عنوان عضو همراه یک هیات سیاسی (جمعیت موتلفه اسلامی) فرصت چنین دیداری را به دست آورده است:
حسین دعایی [ فرزند محمود دعایی ] میخواهد چهگونگی سفر را توضیح بدهد و از همراهان بگوید…
خیلی توضیح نمیخواهم دیگر. میتوانم بفهمم که رفتن به کرهی شمالی تا چه اندازه مهم است. الرفیق ثمالطریق، مال همهی دنیاست به جز کرهی شمالی!
اینجا فقط الطریق مهم است با رفیق باشد یا با غریق باشد یا با حریق یا با هر بیق دیگری همقافیه باشد، تفاوتی ندارد!