باهر طلوع فجر زادە میشویم،.
چە زیباست کە همە کس را با چشم امروز ببینیم نە دیروز،.
زانیار اعظمی ،.رمان کاروان مجهول
هیچگاە برای دلت کە کوچک است کسی را کوچک نکن کە در آن بماند، دلت را بە اندازە بزرگیش بزرگ کن کە او راحت باشد.،
زانیار اعظمی
ما روزی بزرگ شدن را با سیگاری لای انگشتانمان تجربە می کنیم ،.
بی خبر از آن کە دردهایمان پیر تر از ما شدەاند،.
زانیار اعظمی ،.
مصیبتها وسختی ها مانند خر هستند،،
اگر سوارت شوند تورا بی شک بە زانو در خواهندآورد،
و اگر سوارشان شوی بە مقصد خواهید رسید،.
زانیار اعظمی ،.آلاچیق
این افکار انسان است کە بە او شخصیت میدهد،.
نە تن پوشی کە هر شب آن را با رفتن بە تختخواب عوض میکنی ،
دیوانەها دیوانەاند،! چە در بهترین جلد دنیا باشند وچە عریان،.
زانیار اعظمی،
باسلام خدمت تمامی کتاب دوستان ،
رمان آلاچیق،در تاریخ 95/2/21 نوشتە شد،
نویسندە آن زانیار اعظمی
استان کردستان
شهرستان دیواندرە
روستای کلکان واقع در بیست کیلومتری شهرستان دیواندرە ،و در چهل و پنج کیلومتری کوه سر به فلک کشیدە چهل چشمە جنت مانند رشتە کوەزاگرس،
با استعداد و روحیەی پرانرژی تاکنون چهار عنوان کتاب را با موضوعات متفاوت نوشتە است
بە دلیل مشغلە کاری و بضاعت مالی دو عنوان آن را بە چاپ رساندە است
کە اولی را در نیمە اول نودوهفت ،،آلاچیق ،کپر،،، و دومی را نیمە دوم نود وهفت ،،کاروان مجهول،،
کە در اول نوروز بە بازار روانە میشود،
او معتقد است کە کتابهایی کە نوشتە بیانگر زندگی اوست، شخصیتهای بلند کتاب را کە نقش اول شناختە میشوند خود را میان روح خشک وبی جان آنها میبند،
او کاروان مجهول را بزرگترین تغییر زندگیش میبیند و در مورد گمگشتەای در قرن شانزدهم میگوید کە در این عصر و در تاریخ 95/2/21 پیدا کردە است و نام کتاب را نیز غیر از کاروان مجهول تاریخ وصف شدە مینامد،
صبور بودن در مقابل زمان یعنی تاریخی کە تکرارش لذت بخش است و نا امیدی ها ناامید میکند ، هر چند کە از مذاهب و مسلک های دیگری سخن گفتە ولی پروردگار همان آفرینندە تمام ذهنهایی مینامد کە مخلوقاتش پدید ٱورندەی رب های متفوت است، رمان زیبا و توصیف نشدنی است کە خود نیز باور دارد هنگام مطالعەاش خودتان و تمام گناهانتان را پیش چشم میکشید و از پروردگار حق طلب آمرزش برای کوتە فکری هایتان میکنید ، اوست بر هرچیز دانا و توانا و از نهان آشکار است،
باتشکر فراوان
زانیار اعظمی
