نخستین چالش در نگارش متن این کتاب این بود که وقایع و رویدادهای تهران (پایتخت ایران) به قدری در هم تنیده با سیاست و آمیخته با زندگی و کار و کسب مردم و دچار دگرگونی در دورههای مختلف تاریخی و توام با اسطورهسازی و داستانپردازی بودهاند که هر مکان تاریخی یا حتی هر گذر و میدان و چهارراه را میشود چندجور روایت کرد.
چالش دیگر روایت تهران، این است که تاریخ تهران حتی در بسیاری موارد با زندگی برخی شخصیتهای سیاسی، علمی و فرهنگی تاریخ معاصر هم گره خورده است که نمونههای بسیاری از این تاریخ شفاهی را میتوان در آرامستان ابنبابویه و سایر آرامستانهای قدیمی تهران، ری و شمیران یافت و اینها همه، تهران را از این جهت به شهری کمنظیر در ایران تبدیل میکند و این، بازهم بر دشواری روایتِ گردشگری از تهران میافزاید.
گذشته از اینها، از هوشنگ، پسر اساطیری کیومرث گرفته که بنیادگذاری ری را به او نسبت میدهند تا متونی، که بنیانگذار ری را شیثابن آدم نوشتهاند همه و همه نشان میدهند که بیراه نگفتهایم اگر ری را «کُهنْمیراثدارِ بشری» بنامیم؛ کُهندیاری که مانند پیری فرزانه و آرام که شخصیتی قصهگو دارد و عاشق جوانهاست، همیشه درِ منزلش به روی مهمان باز است و چایاش روی سماور و نُقلاش کنار استکان تا برایتان از هزارانسالههای ری بگوید. اینجاست که روایتِ 237 سال پایتختی تهران، با روایت ری هزارانساله در هم تنیدهمیشود.
حال به این جذابیتهای گردشگری، طبیعت شمیران را هم بیافزایید با مسیرهای کوهپیمائیاش و روستاهای رودبار قصران و لواسانات که مانند نگین بر پهنهی البرز در شمال تهران گستردهاند و جور دیگری، روایت گردشگری تهران را تعریف میکنند.
اما وقتی کتاب، رویکرد گردشگری دارد آنگاه نیازمند بیانِ روائی موجز و جذابی است که خواننده را جائی در میانهی گذشته و حال و آیندهی تهران نگه دارد؛ آنچنان که بتواند به سادگی چشماندازی از گردشگری، تاریخ، میراثمعنوی، مردمشناسی، طبیعتگردی و شهرسازی را ببیند و کنجکاویاش برای کشف و شهود بیشتر، برانگیخته شود.
همین ترکیب ایجاز و جذابیت در گردشگری وقتی به بیانِ روائی افزوده میشود آنگاه، پیچیدگی کار چند برابر میشود، هرچند به همین مقدار هم بر شیرینی گشتوگذار در تهران میافزاید... .
تهران ظرفیتهای ناشناختهی بسیاری در صنعت گردشگری دارد؛ نه اینکه صرفاً ناشناخته در بین گردشگران بلکه ناشناخته در میان عناصری که در شکلگیری منظومه گردشگری در تهران میتوانند و باید نقشآفرین باشند و در این میان، «طبیعت کوهستانی شمال تهران و شمیرانات» هرچند تصویری باشکوه در ذهنمان دارد اما کمتر شناختهشدهاست. این راهنما، کوشیدهاست تا گوشهای از ظرفیتهای ناشناختهی طبیعتگردی تهران و شمیرانات را در چارچوب قُلّهها و مسیرهای کوهپیمائی منتهی به آنها و مسیرهای فرعی طبیعتگردی در دامنهها و درههای شمالی تهران نشان دهد؛ خونِ حرکت را در رگهای علاقمندان به جریان اندازد و تأمل دربارهی طبیعت را به ما بازگردانَد؛ به مائی که در روزمرگیهای خود طبیعت را فراموش کردهایم.
«تهران؛ شکوه قُلّهها» بر مسیرهای اصلی کوهپیمائی در شمالِ تهران و شمیران؛ محور طبیعتگردی شمالغرب تهران (بخش کن، محور طبیعتگردی جاده امامزاده داوود (ع) و مسیرهای رایج کوهپیمائی آن) و همچنین مسیرهای طبیعتگردی شمیرانات (رودبار قصران و لواسانات) استوار شده است تا ذهن کنجکاو و جستجوگر علاقمندان طبیعتگردی، از یک سو با قُلّهها و جاذبههای بکر دامنهها و درههای البرز مرکزی در محدودهی تهران و شمیرانات و قصهی هرکدام آشنا شود و از سوی دیگر با ویژگیهای جغرافیائی و تاریخی؛ مسیرهای دسترسی به آنها، درجهی سختی و مختصات طبیعتگردی هر مسیر نیز آشنا شود.
















