داستان روباه

کتاب حاضر از مجموعه داستان‌های فرانسه قرن 20م با زبان طنز و دربردارندة حکایات اخلاقی و انتقادی است که به صورت نثر و با زبانی ساده به رشتة تحریر در آمده است. داستان‌ها تصویری زنده و طنز‌آمیز از جامعة قرن دوازده و سیزدهم فرانسه است. شخصیت‌ها و قهرمانان آن، جانورانی هستند که حرکات و رفتار آدمیان را دارند و هر کدام مظهر یک طبقه، از طبقات اجتماع و نشان دهندة یکی از صفات و روحیات انسانی هستند. موضوع مشترک این داستان‌ها مبارزة روباه و گرگ و نیرنگ‌‌های روباه است. در این مبارزه همواره حیله و تزویز بر قدرت پیروز می‌گردد. در یکی از داستان‌ها آمده است: در زمستانی سرد، روباه و گرگ گرسنه بودند. روباه پیشنهاد داد که از درون یخ‌های شکسته شده توسط آدمیان، از رودخانه ماهی بگیرند. روباه با تعریف و تمجید از قدرت گرگ، او را وا داشت تا دم خود را داخل سوراخ کند و ماهی‌ای بگیرد. نزدیک صبح، ماهی درشتی دُم گرگ گیر کرد. او نتوانست از سوراخ بیرون بیاید، روباه با گفتن این‌که هر کس زیاده‌طلب کند، همه چیز را از دست می‌دهد گرگ را تنها گذاشت و آدمیان به سوی گرگ حمله کردند.