حکایت عشق و عاشقی ما: مجموعه داستان

مجموعة حاضر حاوی داستان‌های کوتاهی با عنوان‌های «سی‌سی‌یو 2»، «راننده و گودال»، «من کله‌شق خر»، «عشق در اردوگاه»، «پنجرة سومین اشکوب ساختمان شمارة یک»، «این‌طوری آهسته آهسته پوست می‌اندازیم و می‌میریم»، «حکایت عشق و عاشقی‌ها»، «مردی که خود را حلق‌آویز کرد» و «هیچ‌کس نیامد» است. در خلاصة داستان «حکایت عشق و عاشقی ما» آمده است: مرد ایرانی، بعد از گذراندن دوران عشق و عاشقی‌های مکرر، برای عمل جراحی قلب به سوئیس می‌رود. بعد از بهبودی، او در ایستگاه قطار به مقصد ژنو، در روزنامه عکس شاهزاده‌خانم عربی را دیده و عاشقش می‌شود. مرد در می‌یابد که شاهزاده خانم در ژنو اقامت دارد و پدر او را بریگاردهای سرخ گروگان گرفته‌اند. مرد در تردید به سر می‌برد که همچون «فرهاد» و «امیر ارسلان» موانع را پشت‌سر بگذارد و به معشوقش برسد یا از این عشق و عاشقی بگذرد. سرانجام با ممانعت دوستانش از جدال بر سر رسیدن به معشوق دست برداشته و به ایران می‌آید و متوجه می‌شود که مهندسی مثل او عاشق شاهزاده‌خانم بوده؛ اما پدر شاهزاده هردوی آنها را در نمکزاری سر بریده است. خواندن این سرنوشت برای همیشه درس عبرتی برای او می‌شود که از زیاده‌خواهی دست بردارد.