زبان: فارسی
ردهبندی دیویی: 8fa3.62
سال چاپ: 1388
نوبت چاپ: 1
تیراژ: 2000 نسخه
تعداد صفحات: 64
قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)
شابک: 9786005419009
کد کتاب در گیسوم: 1618218
توضیح کتاب:آقای شادکام، یکی از دوستان پدر نیما، قرار است به همراه خانواده برای تعطیلات نوروز از شیراز به منزل آنها بیاید. فرشته، دختر کوچک آقای شادکام، با ورود به منزل نیما به همراه مینا، خواهر نیما، شیطنت میکند که از جمله آنهاست: کندن گچ دیوار، تصمیم برای نقاشی با ماژیک روی دیوار و... نیما از طرف مادر ماموریت دارد تا مراقب شیطنتهای مینا و فرشته باشد. در نهایت نیز نیما تصمیم میگیرد تا برای آرام کردن فرشته با او دزد و پلیس بازی کند. فرشته در این بازی نقش دزد را برعهده میگیرد و نیما پس از کلی دویدن سرانجام فرشته را دستگیر میکند و دست و پاها و چشمان او را میبندد. پس از چندی نیما درمییابد که فرشته با همان چشم و دست و پای بسته خوابش برده است، و با خود میگوید: «دلم برایش سوخت» آروم دست و پاشو باز کردم و یه پتو انداختم روش. آخی! طفلی وقتی خوابه، عین فرشتهها میشه. حالا میفهمم چرا مامان و باباش اسمشو گذاشتن فرشته!». در این مجلد از مجموعة «بهار» پنج داستان کوتاه دربارة پسربچهای با نام نیما به همراه تصاویر کاریکاتور درج شده است. عناوین داستانها عبارت است از: هزارپا؛ خالهجان؛ نمک بیخاصیت؛ عمو مسعود؛ و میشه این دفعه ببخشید.