زبان: فارسی
ردهبندی دیویی: 193
سال چاپ: 1385
نوبت چاپ: 1
تیراژ: 3000 نسخه
تعداد صفحات: 126
قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)
شابک 10 رقمی: 9643633349
شابک 13 رقمی: 9789643633349
کد کتاب در گیسوم: 1375671
توضیح کتاب:این مجموعه مشتمل بر سه مقاله دربارهی فلسفهی ویتگنشتاین است. نویسنده در مقالهی اول "گفتن و نشان دادن، مسئلهی اصلی ویتگنشتاین" به موضوع محوری تراکتاتوس میپردازد. یعنی تمایز میان گفتن و نشان دادن، نویسنده میکوشد روشن سازد که چرا ویتگنشتاین این تماز را مسالهی اصلی فلسفه مینامد. وی به ریشهیابی موضوع میپردازد و میگوید در پس این مساله، مسالهی انعکاسی بودن یعنی خود ارجاع بودن قرار دارد که ویتگنشتاین آن را از نظریهی انواع راسل میشناخت. ولی بر این اعتقاد بود که راسل به حد کافی و وافی به قاعدهی ممنوعیت ارجاع گفتهها به خودشان پایبند نیست. نویسنده نشان میدهد که ویتگنشتاین به واقع میتواند در درون حوزه صورت منطقی تمایز میان گفتن و نشان دادن را در منتها درجه برقرار سازد. گفتنی و نشان دادن مکمل هم از کار درمیآیند. اما تمایز میان گفتن و نشان دادن، مشکلاتی دارد که خود را در مرز گفتنیها نشان میدهند؛ جایی که ویتگنشتاین سوژه را اسکان میدهد. نویسنده به ایضاح این مطلب میپردازد و روشن میسازد که اگرچه از یک سو نشان دادن بدون سوژه ممکن نیست، چون باید سوژهای باشد تا چیزی خود را به آن نشان دهد اما از سوی دیگر نشان دادن از آن حیث که معیار گفتن است نمیتواند وابسته به یک سوژه باشد چون سوژه خارج از حوزهی فضای منطقی واقع است. وی در مقالهی دوم "سولیپیسم ویتگنشتاین" به موضوع پرمناقشه در او بر این نظر است که سولیپسیسم منطقی ویتگنشتاین متقدم، در فلسفهی متاخر او به سولیپیسیم گرامری تبدیل میشود. این سولیپسیسم گرامی نه فقط چنان که ممکن است به نظر برسد یا امتناع زبان خصوصی ناسازگار نیست بلکه بر زمینهی برهان امتناع زبان خصوصی است که به درستی فهمیده میشود. نویسنده با تفکیک میان سولیپسیسم معرفتی معناشناختی و سولیپسیسم گرامی نشان میدهد که چگونه خلط میان این دو نوع سولیپسیسم برخی مفسران را که از درک سولیپسیسم بیتناقض گرامری در فلسفهی متاخر ویتگنشتاین بازداشته است. نویسنده بیان میکند که چگونه میتوان تناقضهای شکاکیت معرفتی و معناشناختی را خنثی کرد اما میپذیرد که تجربهی سولیپسیست موضوع زبان ما نمیتوان بود. ویتگنشتاین نمیخواهد منکر احساسهای درونی و خصوصی و تجربههای شخصی شود. او میخواهد بگوید که هیچ کس نمیتواند برای خودش تنهای چیزی را بگوید و مدعی شود "سوژه"، هم در دورهی اول هم در دورهی دوم تفکر ویتگنشتاین جزو جهان نیست بلکه بر مرز میان گفتنیها و ناگفتنیها واقع است. نویسنده در پایان مقاله به شیوهای خاص توجه سولیپسیت ویتگنشتاین را با شی عرفی نفسه کانت مقایسه میکند. در جهان محسوس همانقدر سولیپسیست وجود دارد که شی عرفی نفسه. موضوع مقالهی سوم "دربارهی رنگها و مرز اندیشیدنیها" است این مقاله در حیطهی روانشناسی فلسفی ویتگنشتاین جان میگیرد، حیطهای که ویتگنشتاین بیشتر در سالهای پایانی عمر خود به آن پرداخته است.