مبانی دانش تحلیل سیاسی، یا، متدولوژی پلتیک

نگارنده درکتاب حاضر موضوع‌های متعدد مبانی و نقش تحلیل سیاسی را در چهار فصل "ارکان و مبانی"، "روش تحلیل"، "ابزار تحلیل" و "کاربرد تحلیل سیاسی" بیان کرده است و نیز روش و فن تحلیل به نحو جامع و مستقل از برآیند آن به بحث و پژوهش کشانده شده است. به بیان کتاب: "علم سیاست باید تنظیم کننده‌ی روابط ما بین دولت یا حکومت یا گروه‌های انسانی و دیگر پدیده‌های اجتماعی باشد؛ هم چنین علم سیاست تبیین‌گر و معرف قدرت در جایگاه ضمانت اجرای قانون و ثبات حاکمیت حق است نه بیشتر.... سیاست به معنای عام، علم قدرت تیر محسوب می‌شود. منظور از قدرت، قوه‌ی قهریه نمی‌باشد بلکه ورود و اشراف اصولی انسان در هر وادی، ممکن است از او یک موجود توانمند و برجسته بسازد که این حالت قدرت محسوب می‌شود زیرا هر یک از آگاهی‌ها، دانش‌ها و رشته‌های بسیار گسترده کار و کوشش آدمیان در محدوده‌ی قلمرو خود یک برجستگی و رجحان ایجاد می‌کند که به نوبه‌ی خود نوعی از قدرت به شمار می‌رود. از این رو سیاستدان و سیاستمدار کسی است که توان ساماندهی و اداره‌ی یک جامعه را داشته باشد. بنابراین فراگیری فن و نحوه‌ی تجزیه و تحلیل شرایط پیرامونی یا سیاست به این خاطر است که انسان در موقع تصمیم‌گیری عاجز و ناتوان نباشد بلکه در جهت حفظ حیات خود عنصری هوشیار و خردمند بوده و با بصیرت شایسته به ترسیم زندگی (خرد کلان) بپردازد و بدین صورت تحت تاثیر گرایش‌های ناشی از القای نیرنگ و خدعه قرار نگیرند".