پری دخت

این داستان روایت زندگی دختری به نام «پریدخت» است که به همراه ناپدری، مادر و برادرش «پرویز» زندگی می‌کند. «خسرو»، ناپدری پریدخت، قمارباز است و دلِ خوشی از بچه‌ها ندارد برای همین پریدخت و برادرش را به خانزاده‌ای به نام «کیومرث» می‌فروشد. پریدخت دختر چموش و سرکشی است که پس از مدتی صیغه کیومرث می‌شود اما گمان می‌کند که زن عقدی اوست. «معصومه» همسر اول کیومرث به او حسادت می‌کند و او را با گیاهی مسموم می‌کند. این مسمومیت باعث می‌شود تا پریدخت تا یک‌سال نتواند بچه‌دار شود؛ کیومرث که روی پریدخت حساسیت ویژه‌ای دارد از رفتارهای کودکانه او به ستوه می‌آید و او را اذیت می‌کند. پریدخت تصمیم به فرار می‌گیرد اما ... .