جای کوچکی در کنار قلبم

کتاب حاضر قصة زندگی فردی به نام «پی» و افرادی است که با وی آشنا شده و در مسیر زندگی وی قرار گرفته‌اند. داستان شامل عنوان‌هایی چون «زندگی بدون توازن»؛ «سندرم روز تولد»؛ «آشوب»؛ «بی‌نظمی نوین»؛ «جنون آنی»؛ «زمان را از دست نده!» و «آقای پی بزرگ» است. در داستان «زندگی بدون توازن» آمده است: آقای «پی» وقتی کودک بود، پدرش را به علّت بیماری سل از دست می‌دهد و عمه‌اش او را بزرگ می‌کند. مادرش هم به دارالمجانین فرستاده شده است. اینک سال‌ها گذشته و آقای پی به تنهایی در خانة بسیار قدیمی دو طبقه در کوچه‌ای پررفت و آمد زندگی می‌کند. او با اینکه مشکلی در حافظه‌اش ندارد، امّا همیشه می‌ترسد که نشانی خانه‌اش را گم کند. برای همین هر ماه فقط یک‌بار، آن هم برای گرفتن سود پس‌اندازی که در بانک سر کوچه دارد از خانه بیرون می‌رود. مایحتاج یک ماه را می‌خرد و به خانه‌اش بازمی‌گردد. در تمام این مدت تنها رابط او پسر صاحب‌‌مغازه است که بعد از خرید، وسایل آقای پی را تا خانه‌اش می‌آورد. آقای پی عکس تمام آشناها را با دوربین شخصی‌اش گرفته و برای اینکه فراموش نکند به دیوار چسبانده است. این‌بار آقای پی تصمیم دارد عکس پسربچه مغازه‌دار را بگیرد، غافل از اینکه بعد از ظاهرشدن عکس، پسربچه هنگام بازی از ارتفاعی پرت می‌شود و می‌میرد.